شاهِدِينَ: «ما گواه حكم آنها بوديم».
آيه مربوط به قضاوت «داود» و «سليمان» است، و قرآن درباره اين دو نفر ضمير جمع (هُمْ) به كار برده است.
از اينجا روشن مىشود كه: ممكن است گاهى لفظ جمع در دو نفر به كار رود، ولى اين موضوع نياز به شاهد و قرينه دارد و در آيه مورد بحث، شاهد همان اتفاق مسلمانان و ورود دليل از پيشوايان اسلام است؛ زيرا در اين مسأله، همه دانشمندان اسلام اعم از شيعه و سنى (به جز ابن عباس) دو برادر را مشمول حكم آيه دانستهاند. «1»
پس از آن قرآن مىفرمايد: وارثان هنگامى مىتوانند مال را در ميان خود تقسيم كنند كه شخص ميت وصيتى نكرده باشد، و يا بدهى بر عهده او نباشد، بنابراين، اگر وصيتى كرده يا ديونى دارد بايد نخست به آنها عمل كرد، مىفرمايد:
«همه اينها بعد از انجام وصيتى است كه كرده و بعد از اداء دين او است» «مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصي بِها أَوْ دَيْنٍ».
البته همان طور كه در باب وصيت گفته شده، انسان فقط مىتواند درباره يك سوم از مال خود وصيت كند و اگر بيش از آن وصيت كند صحيح نيست، مگر اين كه ورثه اجازه دهند.
و در جمله بعد مىفرمايد: «اينها پدران و فرزندان شما هستند، اما شما نمىدانيد كدام يك از آنها بيشتر به نفع شما هستند» «آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً».
يعنى قانون ارث بر اساس مصالح واقعى بشر استوار شده، و تشخيص اين