حالت سوم: اين است كه وارث تنها پدر و مادر باشند و فرزندى در كار نباشد، ولى شخص متوفى برادرانى (از طرف پدر و مادر، يا تنها از طرف پدر)، داشته باشد، در اين صورت سهم مادر از يك سوم به يك ششم تنزل مىيابد، مى فرمايد: «و اگر او (ميت) برادرانى دارد براى مادرش يك سوم است» «فَإِنْ كانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِا مِّهِ السُّدُسُ».
در واقع، برادران، با اين كه ارث نمىبرند، مانع مقدار اضافى ارث مادر مىشوند و به همين جهت آنها را «حاجِب» مىنامند.
فلسفه اين حكم روشن است؛ زيرا وجود برادران متعدد موجب سنگينى بار زندگى پدر است، چون پدر بايد هزينه آنها را بپردازد تا بزرگ شوند، و حتى پس از بزرگ شدن نيز هزينههائى براى پدر دارند، و به همين جهت برادرانى موجب تنزل سهم مادر مىشوند، كه از ناحيه پدر و مادر و يا تنها از ناحيه پدر باشند، و اما برادرانى كه تنها از ناحيه مادر هستند و هيچگونه سنگينى بر دوش پدر ندارند، حاجب نمىگردند.
سؤال:
در اينجا سؤالى مطرح است كه قرآن در اين آيه در مورد برادران لفظ «جمع» به كار برده، مىگويد: فَانْ كانَ لَهُ اخْوَةٌ: «اگر آن شخص متوفى برادرانى داشته باشد» و مىدانيم كه حداقل جمع سه نفر است، در حالى كه تمام فقهاى اسلام معتقدند كه دو برادر هم مىتوانند مانع و موجب تنزل ارث مادر شوند.
پاسخ:
جواب اين سؤال با مراجعه به آيات ديگر قرآن روشن مىشود، و آن اين كه:
لازم نيست در همه جا لفظ جمع در سه نفر و بيشتر به كار رود، بلكه در پارهاى از موارد بر دو نفر هم اطلاق مىشود مانند آيه 78 سوره «انبياء»: وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ