محسوب مىشود.
***
قرآن، در پاسخ اين گروه مىفرمايد: «چنان نيست كه او مىپندارد» «كَلَّا».
«بلكه به زودى با كمال ذلت و حقارت در آتشى خرد كننده پرتاب مىشود»! «لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ».
***
بعد «حُطَمَة» را چنين تفسير مىكند: «و تو چه مىدانى حطمه چيست»؟! «وَ ما أَدْراكَ مَا الْحُطَمَةُ».
***
«آتش برافروخته الهى است» «نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ».
***
«آتشى كه از دلها سرمىزند» و نخستين جرقههايش در قلوب ظاهر مىشود! «الَّتي تَطَّلِعُ عَلَى الأَفْئِدَةِ».
«لَيُنْبَذَنَّ» از ماده «نبذ» (بر وزن سبز) به گفته «راغب» در «مفردات» در اصل، به معنى دور انداختن چيزى به خاطر حقارت و بى ارزشى آن است.
يعنى خداوند، اين مغروران خودخواه خود برتربين را در آن روز، به صورت موجوداتى ذليل و بى ارزش در آتش دوزخ پرتاب مىكند، تا نتيجه كبر و غرور خود را ببينند.
«حُطَمَه» صيغه مبالغه از ماده «حطم» به معنى درهم شكستن چيزى است، و اين نشان مىدهد كه آتش سوزان دوزخ به شدت اعضاى آنها را درهم مىشكند، ولى از بعضى از روايات استفاده مىشود: «حطمه» نام تمام جهنم، نيست بلكه