تنهائى كافى نيست، بلكه اعمال انسان بايد گواه بر ايمان او باشد، ولى كفر به تنهائى، هر چند توأم با عمل ناصالحى نيز نباشد، مايه سقوط و بدبختى است، گذشته از اين، كفر، معمولًا مبدأ انواع گناهان، جنايات و اعمال خلاف نيز مىشود.
تعبير «أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» به خوبى نشان مىدهد: انسانهاى مؤمن و صالح العمل، حتى از فرشتگان، برتر و بالاترند؛ چرا كه آيه مطلق است، و هيچ استثنائى در آن نيست، آيات ديگر قرآن نيز گواه بر اين معنى مىباشد، مانند آيات سجود فرشتگان بر آدم، و آيه: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَم». «1»
به هر حال، در اين آيه، نخست، از پاداش مادى و جسمانى آنها كه باغهاى پر نعمت بهشتى است سخن به ميان آمده، و بعد، از پاداش معنوى و روحانى آنان، كه هم خدا از آنان راضى است و هم آنان از خدا راضى.
آنها از خدا راضىاند؛ چرا كه هر چه خواستهاند به آنها داده، و خدا از آنها راضى است؛ چرا كه هر چه او خواسته انجام دادهاند، و اگر هم لغزشى بوده به لطفش صرفنظر كرده، چه لذتى از اين برتر و بالاتر كه احساس كند مورد قبول و رضاى معبود و محبوبش واقع شده، و به لقاى او واصل گرديده است.
دارند هر كس از تو مرادى و مطلبى مقصود ما ز دنيى و عقبى لقاى تو است!
آرى، بهشتِ جسمِ انسان، باغهاى جاويدان آن جهان است، ولى بهشتِ جانش، رضاى خدا و لقاى محبوب است.
جمله «ذلِكَ لِمَنْ خَشِىَ رَبَّهُ» نشان مىدهد: تمام اين بركات، از «خوف، خشيت و ترس از خدا» سرچشمه مىگيرد؛ چرا كه همين ترس، انگيزه حركت