منظور از «دين» كه بايد آن را براى خدا خالص كنند، به عقيده بعضى از مفسران، همان «عبادت» است، و جمله «الَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ» كه قبل از آن ذكر شده نيز، همين معنى را تأييد مىكند.
ولى، اين احتمال وجود دارد كه: منظور، مجموعه دين و شريعت باشد، يعنى آنها مأمور شده بودند خدا را پرستش كنند، دين و آئين خود را در تمام جهات خالص گردانند، اين معنى با گستردگى مفهوم «دين» سازگارتر است، و جمله بعد «وَ ذلِكَ دِيْنُ الْقَيِّمَة» كه دين را به معنى وسيع مطرح كرده، همين معنى را تأييد مىكند.
«حُنَفاء» جمع «حنيف» از ماده «حنف» (بر وزن كنف) به گفته «راغب» در «مفردات» به معنى تمايل يافتن از گمراهى به سوى راه مستقيم است، و عرب تمام كسانى را كه «حج» به جا مىآوردند يا «ختنه» مىكردند، «حنيف» مىناميد، اشاره به اين كه: آنها بر آئين ابراهيم بودهاند، و «أحنف» به كسى گفته مىشود كه پاى او كج باشد.
روى هم رفته، از كتب مختلف لغت چنين به دست مىآيد: اين واژه در اصل، به معنى انحراف و كجى بوده، منتها در قرآن و اخبار اسلامى به معنى انحراف از شرك به سوى توحيد و هدايت به كار رفته است.
انتخاب اين تعبير ممكن است در اصل به اين دليل باشد كه، جامعههاى بتپرست، هر كسى كه آئين آنها را رها مىكرد و به سوى توحيد گام برمىداشت، او را «حنيف» (منحرف) مىشمردند، و تدريجاً اين تعبير براى پويندگان راه توحيد به عنوان يك تعبير رائج شناخته شد، كه در حقيقت مفهومش انحراف از «ضلالت» به «هدايت» بود، و لازمه آن، همان توحيد خالص، اعتدال كامل و اجتناب از هر گونه افراط و تفريط است، ولى نبايد فراموش كرد كه اينها معانى