منظور، پائينترين طبقه جهنم و اسفل السافلين است؛ چرا چنين نباشد كه آنها شقىترين و معاندترين مردم بودند، و عذاب آنها نيز بايد سختترين و هولناكترين عذاب باشد.
ولى، بعضى گفتهاند: توصيف اين آتش به «كُبْرى» در مقابل آتش «صُغْرى» است، يعنى آتشهاى اين دنيا مىباشد، همان گونه كه در حديثى آمده: امام صادق عليه السلام فرمود: إِنَّ نارَكُمْ هذِهِ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِيْنَ جُزْءً مِنْ نارِ جَهَنَّمَ، وَ قَدْ أُطْفِئَتْ سَبْعِيْنَ مَرَّةً بِالْماءِ ثُمَّ الْتَهَبَتْ وَ لَوْلا ذلِكَ مَا اسْتَطاعَ آدَمِىٌّ أَنْ يُطِيْقَها:
«اين آتش شما جزئى از هفتاد جزء، از آتش دوزخ است، كه هفتاد مرتبه با آب خاموش شده، باز شعلهور گرديده و اگر چنين نبود، هيچ انسانى قدرت تحمل آن را نداشت و نمىتوانست در كنار آن قرار گيرد». «1»
در دعاى معروف «كميل» كه از امير مؤمنان على عليه السلام منقول است درباره مقايسه آتش دنيا و آخرت مىخوانيم: عَلى أَنَّ ذلِكَ بَلاءٌ وَ مَكْرُوهٌ قَلِيْلٌ مَكْثُهُ يَسِيْرٌ بَقائُهُ قَصِيْرٌ مُدَّتُهُ: «اين بلا و مكروهى است كه توقف آن كم و بقايش مختصر و مدتش كوتاه است».
***