اين دو واژه داراى دو معنى متفاوت است.
«كَفَرَة» و «فَجَرَة» (بر همان وزن) جمع «كافر» و «فاجر» است كه اولى اشاره به افراد فاسد العقيده و دومى اشاره به افراد فاسد العمل است.
از اين آيات، به خوبى استفاده مىشود، در صحنه قيامت آثار عقائد و اعمال سوء انسانها در چهرههايشان نمايان مىگردد.
ضمناً، تعبير به «وُجُوه»، به خاطر اين است كه: رنگ صورت بيش از هر چيزى مىتواند بيانگر حالات درونى باشد، هم ناراحتىهاى فكر و روحى و هم ناراحتىهاى جسمانى.
به هر حال، گروهى در آنجا خندان و مسرورند، چهرههايشان گشاده و نورانى است، روشنائى ايمان و پاكى عمل در صورت آنها موج مىزند، «و رنگ رخساره آنها خبر از سرّ درون مىدهد».
بر عكس، گروهى كه تاريكى كفر و زشتى اعمالشان در چهرههايشان نمايان است، گوئى گرد و غبار سياهى بر صورتشان نشسته، و هالهاى از دود آن را در خود فرو برده، آثار غم، اندوه و رنج و درد از صورتهايشان مىبارد، و اصولًا همان گونه كه در آيه 41 سوره «رحمان» آمده: يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ: «گنهكاران با سيمايشان شناخته مىشوند» در آن روز رنگ چهرهها براى شناخت انسانها كافى است.
***
نكته:
راه خودسازى
تعبيراتى كه در آيات كوتاه و پر طنين اين سوره آمده، برنامه جامعى براى خودسازى است:
1- از يكسو، به انسان دستور مىدهد: براى درهم شكستن كبر و غرور به آغاز آفرينش خود باز گردد، و ببيند چگونه از نطفه بىارزشى آفريده شده؟ و