مىدانيم يكى از بزرگترين موانع راه خودسازى همين كبر و غرور است.
2- از سوى ديگر، هدايتهاى الهى را به عنوان بهترين زاد و توشه اين راه معرفى مىكند، اعم از هدايتهائى كه از طريق وحى و رهنمودهاى انبياء و اولياء سرچشمه مىگيرد، و هدايتهائى كه از طريق عقل و بررسى قوانين و نظامات عالم تكوين حاصل مىشود.
3- سپس، به انسان دستور مىدهد: به غذاى جسمانيش خوب بنگرد، چشمانش را بگشايد و ببيند اين خالق رحيم و مهربان چگونه انواع مواد غذائى دانهها و ميوهها را از اين خاك تيره براى او آفريده، و در برابر ربوبيتش سر تعظيم فرود آورد، نه تنها به ساختمان تكوينى اين مواد غذائى بنگرد، بلكه چگونگى تحصيل آن را نيز مورد توجه قرار دهد؛ چرا كه غذاى پاك و حلال يكى از پايههاى مهم خودسازى است.
4- به طريق اولى، بايد به غذاى روحش بنگرد كه از كدامين سرچشمه تراوش كرده، سر چشمهاى پاك يا آلوده؟ چرا كه تعليمات ناسالم و تبليغات گمراه كننده، همچون غذاى مسمومى است كه حيات معنوى انسان را به خطر مىافكند.
عجب اين كه: بعضى از مردم در مورد غذاى جسم بسيار سختگير و موشكافند، ولى در غذاى روحشان بىاعتنا، هر كتاب فاسد و مفسدى را مىخوانند، به هر گونه تعليمات گمراهكننده گوش فرامىدهند، و براى غذاى روحشان هيچ قيد و شرطى قائل نيستند.
در حديثى از امير مؤمنان على عليه السلام مىخوانيم: ما لِى أَرَى النَّاسَ إِذا قَرُبَ إِلَيْهِمُ الطَّعامُ لَيْلًا تَكَلَّفُوا إِنارَةَ الْمَصابِيْحِ، لِيُبْصِرُوا ما يُدْخِلُونَ بُطُونَهُمْ، وَ لايَهْتَمُّونَ بِغَذاءِ النَّفْسِ، بِأَنْ يُنِيْرُوا مَصابِيْحَ أَلْبابِهِمْ بِالْعِلْمِ، لِيَسْلَمُوا مِنْ لَواحِقِ