اين احتمال نيز وجود دارد كه: هر دو معنى در اين واژه جمع باشد؛ چرا كه اين دو وصف لازم و ملزوم يكديگرند، آدمهاى حريص غالباً بخيلند، و در برابر حوادث سوء كم تحمل، و عكس آن نيز صادق است.
***
نكته:
آيا در طبيعت انسان شرّ و بدى است؟
در اينجا سؤال يا سؤالهائى مطرح مىشود كه: اگر خداوند انسان را براى سعادت و كمال آفريده، چگونه در طبيعت او شر و بدى قرار داده است؟
وانگهى، آيا ممكن است خداوند چيزى را با صفتى بيافريند، و سپس آفرينش خود را مذمت كند؟
از همه اينها گذشته، قرآن در آيه 4 سوره «تين» صريحاً مىگويد: لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ: «ما انسان را به بهترين صورت و ساختمان آفريديم».
مسلماً، منظور اين نيست كه: ظاهر انسان خوب و باطنش زشت و بد است، بلكه كل خلقت انسان به صورت «احسن تقويم» است.
و همچنين آيات ديگرى كه مقام والاى انسان را مىستايند.
اين آيات چگونه با هم سازگارند؟
پاسخ همه اين سؤالات، با توجه به يك نكته روشن مىشود، و آن اين است: خداوند نيروها، غرائز و صفاتى در انسان آفريده است كه بالقوه وسيله تكامل، ترقى و سعادت او محسوب مىشوند، بنابراين، صفات و غرائز مزبور ذاتاً بد نيستند، بلكه وسيله كمالاند، اما هنگامى كه همين صفات در مسير انحرافى قرار گيرند، و از آنها سوء استفاده شود، مايه نكبت و بدبختى و شر و فساد خواهند بود.