طريق ديگرى وارد شدهاند، مثلًا «آلوسى» مىگويد: اگر بگوئيم اين سوره درباره على عليه السلام و فاطمه عليها السلام نازل نشده، چيزى از قدر آنها نمىكاهد؛ زيرا داخل بودن آنها در عنوان «ابرار» مطلب آشكارى است كه هر كس مىداند، سپس، به بيان بعضى از فضائل آنها پرداخته، مىگويد: انسان چه درباره اين دو بزرگوار مىتواند بگويد: جز اين كه على عليه السلام مولاى مؤمنان و وصى پيامبر صلى الله عليه و آله و فاطمه عليها السلام پاره تن رسول خدا صلى الله عليه و آله و جزء وجود محمّدى صلى الله عليه و آله و حسنين عليهما السلام روح و ريحان، و آقايان جوانان بهشتند، اما مفهوم اين سخن ترك ديگران نيست، بلكه هر كس غير اين راه را بپويد گمراه است. «1»
ولى ما مىگوئيم: اگر بنا شود فضيلتى را با اين شهرت ناديده بگيريم، بقيه فضائل نيز تدريجاً به چنين سرنوشتى دچار مىشوند، و روزى فرا خواهد رسيد كه بعضى، اصل فضيلت على و بانوى اسلام و حسنين عليهم السلام را نيز انكار كنند!
قابل توجه اين كه: در بعضى از روايات از خود على عليه السلام نقل شده كه در موارد متعدد، به نزول اين آيات در مورد خود و فرزندانش در مقابل مخالفان استدلال كرده است. «2»
اين نكته نيز قابل توجه است كه: «اسير» معمولًا در «مدينه» وجود داشت، و در «مكّه» به حكم آن كه هنوز غزوات اسلامى شروع نشده بود كمتر اسير ديده مىشد، و اين گواه ديگرى بر مدنى بودن اين سوره است.
آخرين نكتهاى را كه در اينجا لازم به ياد آورى مىدانيم اين است كه: به گفته جمعى از دانشمندان اسلامى از جمله «آلوسى» مفسر معروف اهل سنت، بسيارى از نعمتهاى بهشتى در اين سوره بر شمرده شده است ولى از «حور