چشمههاى آب جارى داشته باشد، در آيه بعد مىافزايد: «در آن دو بهشت، دو چشمه به طور مداوم جريان دارد» «فِيهِما عَيْنانِ تَجْرِيانِ».
***
باز در برابر اين نعمت، همان سؤال مطرح مىشود: «كدامين نعمت از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد»؟! «فَبِأَىِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ».
گرچه در آيه فوق، سخنى از چگونگى اين دو چشمه به ميان نيامده، تنها تعبيرى از آن به عنوان «نكره» ديده مىشود كه، در اين گونه موارد دليل بر عظمت و اهميت است، ولى بعضى از مفسران، اين دو چشمه را به چشمههاى «سَلْسَبيل» و «تَسْنِيم» كه به ترتيب در آيههاى 18 «دهر»، و 27 «مطففين» آمده، تفسير كردهاند، و گاه گفته شده: يكى از اين دو چشمه، چشمه «شراب طهور» و چشمه دوم، چشمه «عسل مصفى» است كه، هر دو در آيه 15 سوره «محمّد» آمده است.
و اگر ما «جَنَّتان» را در آيات گذشته، به معنى «بهشت معنوى و مادى» تفسير كنيم، طبعاً اين دو چشمه نيز، يكى معنوى (همچون چشمه معرفت) و ديگرى چشمه مادى (همچون چشمههاى آب زلال يا شير و عسل و شراب طهور است)، ولى دليل خاصى براى هيچ يك از اين تفاسير در دست نيست.
***
در آيه بعد كه نوبت به ميوههاى اين دو باغ بهشتى مىرسد، مىفرمايد: «در آنها از هر ميوهاى دو نوع وجود دارد» «فِيهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ».
نوعى كه در دنيا نمونه آن را ديدهايد، و نوعى كه هرگز شبيه و نظير آن را در اين جهان نديدهايد.
بعضى از مفسران نيز آن را به دو نوع «تابستانى و زمستانى» و يا «خشك و