responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 460
پريشان است.
***
بار ديگر به يكى ديگر از تهمت‌هاى آنها كه در حقيقت چهارمين تهمت در اين سلسله اتهامات محسوب مى‌شود، اشاره كرده، مى‌افزايد: «آنها مى‌گويند: او اين قرآن را به خدا افترا بسته، ولى آنها ايمان ندارند» «أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لايُؤْمِنُونَ».
«تَقَوَّلَه» از ماده «تقول» (بر وزن تكلف)، به معنى سخنى است كه انسان نزد خود مى‌سازد، بى‌آنكه واقعيتى داشته باشد. «1»
اين يكى ديگر از بهانه‌هاى مشركان و كفار لجوج براى عدم تسليم در برابر قرآن مجيد، و دعوت پيامبر بود كه مكرر در آيات قرآن به آن اشاره شده است.
***
ولى قرآن مجيد پاسخ دندان‌شكنى به آنها مى‌گويد: مى‌فرمايد: «اگر راست مى‌گويند كه اين كلام بشر است، و ساخته و پرداخته فكر انسان، پس آنها نيز سخنى همانند آن بياورند» «فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كانُوا صادِقِينَ».
شما هم انسانيد، و به گفته خود، داراى هوش سرشار، قدرت بيان، و آگاهى و تسلط بر انواع سخن، چرا گويندگان و متفكران شما قادر نيستند سخنى همانند آن بياورند؟!
جمله «فَلْيَأْتُوا» (پس بياورند ...) به اصطلاح، امر تعجيزى است، و هدف آن است كه عجز و ناتوانى آنها را از مقابله به مثل، در برابر قرآن روشن سازد، و اين همان چيزى است كه در علم كلام و عقائد، از آن تعبير به «تحدى» مى‌كنند، يعنى دعوت مخالفان به معارضه و مقابله به مثل، در برابر معجزات.


نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 460
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست