مىكند، كمى صبر كنيد، تا مرگش فرا رسد، و دفتر شعرش، همچون طومار عمرش پيچيده شود، و در طاق نسيان قرار گيرد، آن روز ما راحت خواهيم شد!
به طورى كه از كتب لغت و تفسير برمىآيد، «مَنُون» از ماده «من» در اصل به دو معنى آمده: «نقصان» و «قطع و بريدن»، كه اين دو نيز مفهوم نزديكى دارند.
سپس واژه «منون» به مرگ نيز اطلاق شده؛ چرا كه «يَنْقُصُ الْعَدَدَ وَ يَقْطَعُ الْمَدَدَ» (نفرات را كم مىكند و كمكها را قطع مىنمايد).
گاه «منون»، به گذشت روزگار نيز گفته شده، به اين مناسبت كه آن نيز موجب مرگ و مير، و بريدن پيوندها، و نقصان نفرات است، و گاه، به شب و روز «منون» گفتهاند، و آن نيز ظاهراً به همين مناسبت است. «1»
و اما واژه «ريب» در اصل، به معنى شك و ترديد و توهم چيزى است كه بعداً پرده از روى آن برداشته مىشود و حقيقت آن آشكار مىگردد.
اين تعبير، هنگامى كه در مورد مرگ به كار رود، و «رَيْبَ الْمَنُونِ» گفته شود، از اين نظر است كه وقت حصول آن نامعلوم است، نه اصل تحقق آن. «2»
ولى جمعى از مفسران «رَيْبَ الْمَنُونِ» را در آيه مورد بحث، به معنى «حوادث روزگار» تفسير كردهاند، حتى از «ابن عباس» نقل شده كه، واژه «ريب» در همه جا در قرآن به معنى «شك و ترديد» است، جز در اين آيه از سوره «طور» كه به معنى «حوادث» است. «3»
بعضى از مفسران نيز آن را به معنى «حالت اضطراب و پريشانى» تفسير كردهاند، بنابراين «رَيْبَ الْمَنُونِ» حالت اضطرابى است كه قبل از مرگ به غالب افراد دست مىدهد.