responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 456
پس از آن به ذكر اتهامات و نسبت‌هاى ناروائى كه دشمنان لجوج و معاند به پيامبر صلى الله عليه و آله مى‌دادند، پرداخته، مى‌فرمايد: «به لطف پروردگارت، و به بركت نعمت‌هايش تو كاهن و مجنون نيستى»! «فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ».
«كاهِن» به كسى گفته مى‌شد كه، خبر از اسرار غيبى مى‌داد، و غالباً مدعى بود: با جنّيان ارتباط دارد، و اخبار غيبى را از آنها مى‌گيرد، مخصوصاً در عصر جاهليت، كاهنان بسيارى بودند، از جمله دو كاهن معروف «شق» و «سطيح»، آنها در حقيقت افراد هوشيارى بودند كه از هوش خود، سوء استفاده كرده، و با اين ادعاها سر مردم را گرم مى‌كردند.
«كهانت» در اسلام، حرام و ممنوع است و اعتبارى به قول كاهنان نيست؛ زيرا آگاهى از اسرار غيب مخصوص خدا است، و سپس به هر كس از انبياء و امامان آنچه مصلحت بداند، تعليم مى‌كند.
به هر حال، «قريش» براى پراكنده ساختن مردم از اطراف پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله اين تهمت‌ها را به او مى‌بستند، گاه كاهنش مى‌خواندند، و گاه مجنون، و عجب اين كه: به تضاد اين دو وصف نيز واقف نبودند؛ زيرا كاهنان افراد هوشيارى بودند، بر خلاف مجنون، و جمع اين دو افترا در آيه فوق، شايد اشاره به همين پراكنده‌گوئى آنها باشد.
***
آن گاه به سومين اتهام پرداخته، كه آن نيز با صفات گذشته در تضاد است مى‌فرمايد: «بلكه آنها مى‌گويند: او شاعرى است كه ما انتظار مرگش را مى‌كشيم» «أَمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ».
تا او زنده است، اشعارش رونقى دارد و مردم را به سوى خود جذب


نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 456
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست