responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 253
«تُوَسْوِسُ» از ماده «وسوسه» به گفته «راغب» در «مفردات»، به معنى افكار نامطلوبى است كه از دل انسان مى‌گذرد، و اصل آن، از كلمه «وسواس» گرفته شده كه به معنى «صداى زينت‌آلات» و همچنين پيام و صداى مخفى است.
منظور در اينجا اين است كه: وقتى خداوند از خطورات قلبى آنها و وسوسه‌هاى زودگذرى كه از فكر آنها مى‌گذرد، آگاه است، مسلماً از تمام عقائد و اعمال و گفتار آنها، با خبر مى‌باشد، و حساب همه را براى روز حساب نگه مى‌دارد.
جمله «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الانْسانَ» ممكن است اشاره به اين نكته باشد كه خالق بشر، محال است از جزئيات وجود او بى‌خبر بماند، آن هم خلقتى كه دائم و مستمر است؛ زيرا لحظه به لحظه، فيض وجود از ناحيه خداوند به ممكنات مى‌رسد، كه اگر يك‌دم رابطه با او قطع شود، همه نابود مى‌شويم، همان گونه كه نور آفتاب لحظه به لحظه از اين منبع فيض بخش، يعنى كره خورشيد جدا مى‌شود و در فضا پخش مى‌گردد (بلكه چنان كه خواهيم گفت، ارتباط ما با ذات مقدس او از اين‌هم بالاتر است).
آرى، او خالق است، و خلقتش دائم و مستمر، و ما در جميع حالات وابسته به وجود او هستيم، با اين حال، چگونه ممكن است او از ظاهر و باطن ما بى‌خبر باشد؟!
و در ذيل آيه براى روشن‌تر ساختن مطلب مى‌افزايد: «و ما به او از رگ قلبش نيز نزديكتريم» «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ».
چه تعبير جالب و تكان دهنده‌اى! حيات جسمانى ما وابسته به رگى است كه خون را به طور مرتب، از يكسو وارد قلب، و از ديگر سو خارج كرده به تمام اعضا مى‌رساند، كه اگر يك لحظه در عمل آن وقفه رخ دهد فوراً مرگ به سراغ


نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 22  صفحه : 253
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست