واژه «كَظِيْم» از ماده «كَظْم» (بر وزن نظم) به معنى گلوگاه است، و به معنى بستن گلوى مشك آب، بعد از پر شدن نيز آمده، و لذا اين كلمه در مورد كسى كه قلبش مملو از خشم يا غم و اندوه است به كار مىرود.
اين تعبير، به خوبى حاكى از تفكر خرافى مشركانِ ابله، در عصر جاهليت در مورد تولد فرزند دختر است، كه چگونه از شنيدن خبر ولادت دختر ناراحت مىشدند، در عين حال فرشتگان را دختران خدا مىدانستند!
***
باز، در ادامه اين سخن مىافزايد: «آيا كسى را كه در لابلاى زينتها پرورش مىيابد، و به هنگام جدال قادر به تبيين مقصود خود نيست (فرزند خدا مىخوانيد و پسران را فرزند خود)»؟! «أَ وَ مَنْ يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ». «1»
در اينجا قرآن، دو صفت از صفات زنان را كه در غالب آنها ديده مىشود و از جنبه عاطفى آنان سرچشمه مىگيرد، مورد بحث قرار داده، نخست علاقه شديد آنها به زينتآلات، و ديگر عدم قدرت كافى بر اثبات مقصود خود به هنگام مخاصمه و جرّ و بحث به خاطر حيا و شرم.
بدون شك، زنانى هستند كه تمايل چندانى به زينت ندارند، و نيز بدون شك علاقه به زينت در «حد اعتدال»، عيبى براى زنان محسوب نمىشود، بلكه در اسلام روى آن تأكيد شده است، منظور اكثريتى است كه در غالب جوامع بشرى، عادت به تزيين افراطى دارند، گوئى در ميان زينت به وجود مىآيند و پرورش مىيابند.