تفسير:
كاخها و باغها و گنجها را گذاردند و رفتند!
موسى عليه السلام، از تمام وسائل هدايت، براى نفوذ در دلهاى تاريك اين مجرمان استفاده كرد، ولى هيچ اثرى در فرعونيان نبخشيد، هر درى را مىتوانست كوبيد، ولى «عاقبت زانْ دَر برون نامدْ سرى»!
لذا، مأيوس شد و چارهاى جز نفرين نديد؛ چرا كه قوم فاسدى كه هيچ اميدى به هدايتشان نباشد، حق حيات از نظر نظام آفرينش را ندارند، بايد عذاب الهى فرود آيد، آنها را درو كند، و صفحه زمين را از لوث وجودشان پاك سازد.
نخستين آيه مورد بحث مىگويد: «موسى به پيشگاه پروردگارش عرضه داشت: اينها قومى مجرم و گنهكارند» «فَدَعا رَبَّهُ أَنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ».
چه نفرينِ مؤدبانهاى؟! نمىگويد: خداوندا! آنها را چنين و چنان كن! بلكه همين اندازه مىگويد: خداوندا! اينها گروهى مجرمند كه اميدى به هدايتشان باقى نمانده.
***
خداوند نيز دعاى او را اجابت كرد، و به عنوان مقدمه نزول عذاب بر فرعونيان و نجات بنىاسرائيل، به موسى عليه السلام چنين دستور داد: «بندگانِ مرا شبانه حركت ده، كه فرعون و لشكريانش به تعقيب شما خواهند پرداخت» «فَأَسْرِ بِعِبادِي لَيْلًا إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ».
اما نگران نباش، لازم است آنها شما را تعقيب كنند تا به سرنوشتى كه در انتظارِ آنهاست، گرفتار آيند.
موسى عليه السلام مأمور است شبانه بندگانِ مؤمن خدا، يعنى «بنىاسرائيل» را كه به او ايمان آورده بودند، و جمعى از مردم «مصر» را كه قلبهائى آمادهتر داشته و