اين دو وصف، مجموعاً ترسيم گويائى از حقيقت ايمان است، چرا كه مؤمن، در مشكلات و گرفتارىها صبور، و در نعمتها شكور است، لذا در حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله مىخوانيم: أَلِايْمانُ نِصْفانِ: نِصْفٌ صَبْرٌ، وَ نِصْفٌ شُكْرٌ: «ايمان دو نيمه است، نيمى از آن صبر، و نيمى از آن شكر است». «1»
به علاوه، مطالعه اسرار نظام آفرينش، از يكسو نياز به صبر و حوصله و پشت كار و صرف وقت دارد، و از سوى ديگر انگيزه شكر منعم.
هرگاه اين دو، دست به دست هم مىدهند انسان را آماده براى مطالعه اين آيات مىسازند، و اصولًا مطالعه اسرار آفرينش خود يك نوع شكر است.
از سوى سوم، به هنگامى كه انسان سوار بر كشتى مىشود اين دو وصف در او از هر زمان ديگر نمايانتر است، «صبر» در برابر حوادث و مشكلات دريا، و «شكر» به هنگام رسيدن به ساحل مقصود!
***
باز در آيه بعد، براى مجسم ساختن عظمت اين نعمت الهى، مىافزايد: «يا اگر بخواهد، اين كشتىها را به خاطر اعمالى كه مسافران و سرنشينانش مرتكب شدهاند، نابود و هلاك مىسازد» «أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِما كَسَبُوا».
همان گونه كه در آيات گذشته نيز، خوانديم بلاهائى كه بر سر انسان وارد مىشود، غالباً نتيجه اعمال خود او است.
ولى، با اين حال لطف خداوند شامل حال انسان است «و بسيارى را مىبخشد» «وَ يَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ».
كه اگر نبخشد، هيچ كس جز معصومين و خاصان و پاكان، از مجازات الهى