بودند، بلكه از خاندان «بنيامين» گمنام بود و از نظر مالى تهى دست، لذا به عنوان اعتراض گفتند: او چگونه مىتواند بر ما حكومت كند ما از او سزاوارتريم؟!
«اشموئيل» كه آنان را سخت در اشتباه مىديد، گفت: خداوند او را بر شما امير قرار داده و شايستگى فرماندهى و رهبرى به نيروى جسمى و قدرت روحى است كه هر دو به اندازه كافى در «طالوت» هست و از اين نظر، بر شما برترى دارد ولى آنها نشانهاى كه دليل بر اين انتخاب از ناحيه خدا باشد مطالبه كردند.
«اشموئيل» گفت: نشانه آن اين است كه تابوت (صندوق عهد) كه از يادگارهاى مهم انبياء بنىاسرائيل است و مايه دلگرمى و اطمينان شما در جنگها بوده در حالى كه جمعى از فرشتگان آن را حمل مىنمايند به سوى شما باز مىگردد، و چيزى نگذشت كه صندوق عهد بر آنها ظاهر شد.
آنها با ديدن اين نشانه فرماندهى «طالوت» را پذيرفتند.
***
«طالوت» زمام كشور را به دست گرفت!
«طالوت» فرماندهى سپاه را بر عهده گرفت و در مدتى كوتاه لياقت و شايستگى خود را در اداره امور مملكت و فرماندهى سپاه، به اثبات رسانيد، آن گاه آنها را براى مبارزه با دشمنى كه همه چيز آنها را به خطر انداخته بود، دعوت كرد و به آنها تأكيد كرد، تنها كسانى با من حركت كنند كه تمام فكرشان در جهاد باشد و آنها كه بنائى نيمهكاره، يا معاملهاى نيمه تمام، و امثال آن دارند در اين پيكار شركت نكنند.
به زودى جمعيتى به ظاهر زياد و نيرومند جمع شدند و به جانب دشمن حركت كردند.
بر اثر راهپيمايى در برابر آفتاب همگى تشنه شدند، «طالوت» براى اين كه