گفتگو با پرندهاى همچون «هدهد»، حق و عدالت را از دست نمىداد.
حاكمى بود كه، معاونش آن چنان از «علم كتاب» سرشار بود، كه در يك لحظه مىتوانست تخت «بلقيس» را حاضر كند.
و قرآن او را با اوصافى همچون «أَوَّاب» (بسيار بازگشتكننده به سوى خدا) و «نِعْمَ العَبْدُ» (بنده بسيار خوب) خوانده.
كسى كه، خداوند «حكومت» و «علم» را در اختيار او قرار داده بود، و كسى كه، او را مشمول هدايت خويش فرموده بود، و كسى كه، يك لحظه در عمرش به خدا شرك نورزيد.
با اين حال، ببينيم تورات تحريف يافته كنونى، چگونه دامان پاك اين پيامبر بزرگ را آلوده به شرك و غير آن مىكند.
تورات، بدترين نسبتها را در زمينه بنا كردن بتكده و ترويج از بت پرستى، و عشق بىحساب به زنان و تعبيرات بسيار زننده از توصيفهاى عاشقانه او بيان كرده، كه نقل همه آن، شرمآور است، تنها به يك قسمت كه ملايمتر به نظر مىرسد قناعت مىكنيم.
در كتاب اول «ملوك و پادشاهان» چنين مىخوانيم:
و سليمان ملك، سواى دختر فرعون، زنان بيگانه بسيارى را از «موآبيان» و «عمونيان» و «ادوميان» و «صيدونيان» و «حتيان» دوست مىداشت، از امتهائى كه خداوند بنى اسرائيل را فرموده بود: شما به ايشان در نيائيد، (و ازدواج نكنيد) و ايشان به شما در نيايند، كه ايشان قلب شما را به خدايان خودشان مايل خواهند گردانيد، و سليمان از راه محبت به ايشان ملصق شد!
و او را هفتصد زن «بانويه» (عقدى) و سيصد «متعه» (موقت) بود! و ايشان قلبش را برگردانيدند! و واقع شد، وقت پيرى سليمان كه زنهايش قلبش را به