چهرههاى مختلف و زيباى حيات در جهان نبات و حيوان و انسان، مورد توجه قرار گرفته، كه چگونه خداوند «از آب بىرنگ صدهزاران رنگ» پديد آورده، و از عناصر معين و محدود، موجودات كاملًا متنوع، كه هر يك از ديگرى زيباتر است آفريده.
اين نقاش چيرهدست، با يك قلم و يك مركب، انواع نقشها را ابداع كرده، كه بينندگان را مجذوب و شيفته و مفتون مىكند.
نخست مىگويد: «آيا نديدى خداوند از آسمان آبى نازل كرد، و به وسيله آن ميوههائى با الوان مختلف به وجود آورديم»؟ «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها».
شروع اين جمله، با استفهام تقريرى، ضمن تحريك حس كنجكاوى انسانها، اشاره به اين است كه، اين مطلب آن چنان روشن و آشكار است كه هر كس بنگرد مىبيند، آرى، مىبيند كه از آب و زمين واحد، يكى بىرنگ و ديگرى تنها داراى يك يا چند رنگ، اين همه رنگهاى مختلفى از ميوههاى گوناگون، گلهاى زيبا، برگها و شكوفهها، در چهرههاى مختلف به وجود آمده است.
«الوان» ممكن است به معنى رنگهاى ظاهرى ميوهها باشد، كه حتى در يك نوع ميوه مانند سيب، الوان گوناگونى وجود دارد، تا چه رسد به ميوههاى مختلف، و ممكن است، كنايه از تفاوت در طعم و ساختمان و خواص گوناگون آنها بوده باشد، تا آنجا كه حتى در يك نوع ميوه، باز اصناف گوناگونى وجود دارد، چنان كه مثلًا در انگور، شايد بيش از 50 نوع، و در خرما حدود 70 نوع وجود دارد!
جالب اين كه: آيه فوق در آغاز مىگويد: «خداوند از آسمان آبى فرستاد» (به صورت فعل غائب) سپس اضافه مىكند: «ما به وسيله آن ميوههاى رنگارنگى خارج ساختيم» (به صورت متكلم) اين طرز تعبير، منحصر به اين آيه نيست، در