به همين دليل، در آيه بعد مىگويد: «تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند بنده اويند و سر بر فرمانش» «إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْا رْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً».
و با اين كه همه بندگانِ جان و دل بر كف او هستند، نيازى به اطاعت و فرمانبردارى آنها ندارد، بلكه آنها هستند كه نيازمندند.
***
«او همه آنها را شماره كرده است و دقيقاً تعداد آنها را مىداند» «لَقَدْ أَحْصاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدّاً».
يعنى هرگز تصور نكنيد با وجود اين همه بندگان، چگونه ممكن است حساب آنها را داشته باشد، علم او به قدرى وسيع و گسترده است كه نه تنها شماره آنها را دارد، كه از تمام خصوصيات آنها آگاه است، نه از حوزه حكومت او مىتوانند بگريزند، و نه چيزى از اعمالشان بر او مكتوم است.
***
«و همه آنها روز رستاخيز تك و تنها در محضر او حاضر مىشوند» «وَ كُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً».
بنابراين، هم مسيح، هم عزير، هم فرشتگان و هم تمامى انسانها مشمول اين حكم عمومى او هستند، با اين حال چه نازيبا است كه فرزندى براى او قائل شويم! و چه اندازه ذات پاك او را از اوج عظمت به پائين مىآوريم و صفات جلال و جمال او را انكار مىكنيم اگر نسبت فرزندى به او بدهيم. «1»
***