نكتهها:
1- هنوز هم او را فرزند خدا مىپندارند!
آنچه در آيات فوق خوانديم، با قاطعترين كلمات، فرزند را از خدا نفى مىكند، اين آياتى است مربوط به چهارده قرن قبل، در حالى كه امروز و در دنياى علم و دانش، هنوز بسيارند كسانى كه: مسيح عليه السلام را فرزند خدا مىپندارند، نه فرزند مجازى، كه فرزند حقيقى! و اگر در پارهاى از نوشتهها كه جنبه تبليغى دارد، و مخصوص محيطهاى اسلامى تنظيم شده، اين فرزند را فرزند تشريفاتى و مجازى معرفى مىكنند، به هيچ وجه با متون اصلى كتب اعتقادى آنها سازگار نيست.
اين امر، منحصر به فرزند بودن مسيح عليه السلام نيست، در ارتباط با مسأله تثليث كه مسلماً به معنى خدايان سهگانه است، و جزء اعتقادات حتمى آنها است چون مسلمانان از شنيدن چنين سخن شركآميزى وحشت مىكنند، لحن خود را در محيطهاى اسلامى تغيير داده و به نوعى از تشبيه و مجاز آن را توجيه مىكنند. «1»
***
2- چگونه آسمانها متلاشى مىشود؟
اين كه در آيات فوق خوانديم: «نزديك است آسمانها از اين نسبت ناروا متلاشى شوند، و زمينها از هم بشكافند و كوهها فرو ريزند» يا اشاره به اين است كه:
بر اساس تعبيرات قرآن مجيد، مجموعه عالم هستى داراى يك نوع حيات و درك و شعور است، و آياتى همچون آيه 74 سوره «بقره»: وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ: «بعضى از سنگها از ترس خدا از كوهها فرو مىغلطند».