«تحدّى» و دعوت به مبارزه، بايد هر چه ممكن است قاطع باشد، و دشمن را تا آنجا كه امكان دارد تحريك كند و به اصطلاح بر سر غيرت آورد، تا تمام قدرت خود را به كار گيرد، و پس از عجز و ناتوانى، به طور مسلّم بداند: پديدهاى كه با آن روبرو است يك پديده بشرى نيست، يك امر الهى است.
لذا در آيه بعد، با تعبيرهاى مختلف به اين مهم پرداخته مىگويد: «اگر شما اين كار را انجام نداديد- و هرگز انجام نخواهيد داد- از آتشى بترسيد كه هيزم آن بدنهاى مردم بىايمان، و همچنين سنگها است»! «فَإِنْ لَمْتَفْعَلُوا وَ لَنْتَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ».
«آتشى كه هم اكنون براى كافران آماده شده است» و جنبه نسيه ندارد! «أُعِدَّتْ لِلْكافِرينَ».
«وَقُود» به معنى «آتشگيره» است يعنى ماده قابل اشتعال، مانند هيزم (نه به معنى «آتشزنه» همچون كبريت يا جرقهاى كه با سنگهاى مخصوص ايجاد مىكنند).
عدهاى از مفسران گفتهاند: منظور از «حِجارَه» بتهائى است كه آنها را از سنگ ساخته بودند و آيه 98 سوره «انبياء» را شاهد آن دانستهاند: إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ: «شما و آنچه غير از خدا مىپرستيد آتشگيره دوزخ است».
بعضى ديگر مىگويند: «حِجارَه» اشاره به سنگهاى گوگردى است كه حرارتشان بيش از سنگهاى ديگر مىباشد.
ولى بعضى از مفسران معتقدند: منظور از اين تعبير، توجه دادن به شدت حرارت دوزخ است، يعنى آن چنان حرارت و سوزندگى دارد كه سنگها و انسانها را همانند هيزم شعلهور مىسازد.