نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 507
خوشبختى را مىشناختند، بههمين دليل پيوسته به سراغ آنها مىرفتند و از سوى
ديگر عوامل بدبختى و گرفتارى در آخرت را به خوبى مىدانستند، لذا سعى مىكردند با
شتاب از آن بگذرند و به آن آلوده نشوند.
در چهارمين وصف از اوصاف آنها مىفرمايد: «آنها جز با كسانى كه اهل آخرت بودند
نشست و برخاست نداشتند»؛ (تقلّب أبدانهم بين
ظهراني [1] أهل
الآخرة).
آرى! آنها از نظر ظاهر در ميان همه مىزيستند؛ ولى معاشران واقعى آنها اهل
آخرت بودند، چرا كه مىدانستند معاشرت با دنياپرستان قلب را مىميراند، چون در
جلسات آنها چيزى جز متاع دنيا و لذّات آن مطرح نيست و در واقع مردگانى هستند در
لباس زندگان.
آنگاه در پنجمين و آخرين وصف مىفرمايد: «و هنگامى كه مىديدند دنياپرستان مرگ
اجسادشان را مهم مىشمرند آنها مرگ دلهاى زندگان را از آنها مهمتر مىدانستند»؛ (و يرون أهل الدّنيا يعظّمون موت أجسادهم و هم أشدّ إعظاما
لموت قلوب أحيائهم).
از مجموع اوصاف پنجگانه فوق استفاده مىشود كه معناى زهد و حقيقت آن اين نيست
كه انسان فقير و بىنوا باشد، يا زندگى اجتماعى را رها كند و در گوشهاى خزيده
مشغول عبادت شود، بلكه حقيقت زهد آن است كه در همه چيز و همه جا اولويت را براى
حيات آخرت قائل شود و اسير زرق و برق دنيا و هوا و هوسهاى زودگذر نشود.
[1]. «ظهرانى» يعنى وسط و ميان دو شخص
يا اشخاص است و در اصل «ظهرين» تثنيه «ظهر» بوده است گويى انسان هنگامى كه در وسط
جمعيّت است پشتيبانى از پيشرو و پشتيبانى از پشت سر دارد سپس الف و نون، براى
تأكيد به آن اضافه شده و نون تثنيه نيز به هنگام اضافه حذف مىگردد و به صورت «بين
ظهرانى» در مىآيد، بنابراين «بين ظهرانى» يعنى قرار گرفتن در ميان افرادى كه از
انسان پشتيبانى مىكنند. (به لسان العرب ريشه ظهر رجوع شود).
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 507