نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 396
كوتاه سخن اينكه امام راه صاف را براى نجات از چنگال خطرات دنيا و آخرت در اين
سفرى كه در پيش دارند نشان داده و دستوراتى درباره زاد و توشه سفر و مركب راهوار و
توجّه به علايم راهنمايى و سپس آماده كردن عذر تقصير و دلايل خطا و اشتباه را به
آنها گوشزد نموده است. چنين مسافرى نه مقصد را گم مىكند و نه هنگامى كه به مقصد
رسيد در مىماند. در پرتو عنايات الهى و راهنماييهاى حجّت خدا همه برنامههاى او
رو به راه است.
در روايتى آمده است: زهرى (از فقهاى هفتگانه معروف اهل سنّت كه بعد از گروه
صحابه روى كار آمد) نقل مىكند كه در يك شب سرد و بارانى (امام) على بن الحسين
عليه السّلام را ديدم كه مقدارى آرد و هيزم بر دوش خود گذارده بود و عبور مىكرد،
عرض كردم اى فرزند رسول خدا اين چيست؟ امام فرمود: قصد سفرى دارم و زاد و توشه
براى آن تهيّه مىكنم و در محل امنى مىگذارم. زهرى گفت:
اين غلام من است بار را براى شما حمل مىكند. امام قبول نكرد، عرض كرد:
اجازه دهيد خودم آن را بردارم تا شما را از حمل آن آسوده كنم. امام فرمود: من
چيزى را كه سبب نجاتم در اين سفر و ورودم در جايگاه خوبى مىشود رها نمىكنم، تو
را به خدا سوگند مىدهم به دنبال كار خود بروى و مرا رها كنى و مزاحم نشوى. زهرى
به دنبال كار خود رفت، بعد از چند روز امام را ملاقات كرد.
عرض كرد: يابن رسول اللّه! از سفرى كه فرموديد خبرى نيست! امام فرمود: «بلى يا
زهري ليس ما ظننت و لكنّه الموت و له كنت استعدّ و إنّما الاستعداد للموت تجنّب
الحرام و بذل الندى و الخير؛ آرى اى زهرى! آن سفرى كه گمان كردى نبود منظورم سفر
مرگ و آخرت بود، من براى آن آماده مىشدم و آمادگى براى آن با پرهيز از حرام و بذل
و بخشش سخاوتمندانه و انجام كارهاى خير است». [1]
[1]. وسائل الشيعه، ج 6، ص 279، ح 5
از باب 14، ابواب صدقات.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 396