نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 395
به گفته شاعر:
در آن ديوان كه حق حاكم شد و دست و زبان شاهد
نخواهد بود بازار و بها چيره زبانى
را
در پايان خطبه به عنوان يك نتيجهگيرى كارساز و روشن، ضمن پنج جمله كوتاه و
پرمعنا راه نجات را نشان مىدهد. نخست مىفرمايد: «حال كه چنين است كوشش كن چيزى
به دست آورى كه عذر تو را برپا دارد و حجت و دليل خويش را با آن استوار سازى»؛ (فتحرّ [1] من أمرك ما يقوم به عذرك، و تثبت به حجّتك).
در دستور دوم مىفرمايد: «چيزى به دستآور كه براى تو باقى مىماند، در برابر
آنچه تو براى آن باقى نمىمانى»؛ (و خذ ما
يبقى لك ممّا لا تبقى له).
منظور از «ما يبقى لك» اسباب مواهب و نعم جاويدان روز قيامت يعنى اعمال صالحه است و منظور از «ما لا تبقى له» نعمتهاى
دنياست كه انسان مىگذارد و مىگذرد.
در سومين دستور مىفرمايد: « (با تهيّه زاد و توشه) براى سفرت آماده شو»؛ (و تيسّر لسفرك).
اين همان چيزى است كه قرآن مجيد درباره آن مىفرمايد: « «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى»؛ زاد و توشه برگيريد كه بهترين زاد و توشه، تقواست». [2]
در چهارمين دستور مىافزايد: «و چشم به برق نجات (و دليل راه) بدوز (و چراغهاى
راهنمايى را كه در مسير اين سفر نصب كردهاند ناديده مگير)»؛ (و شم [3] برق
النّجاة).
در پنجمين و آخرين دستور مىفرمايد: «مركب راهوار خود را براى اين سفر
آمادهساز و باروبنه خويش را بر آن ببند»؛ (و
ارحل مطايا [4]
التّشمير [5]).
[1]. «تحرّ» از ريشه «تحرى» به معناى
جستجوى امر بهتر است.
[5]. «تشمير» از ريشه «شمر» بر وزن
«تمر» در اصل به معناى آستين بالا زدن و دامن به كمر بستن و آماده شدن براى انجام
كارى است. سپس به هرگونه آمادگى و تلاش و كوشش اطلاق شده است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 8 صفحه : 395