responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 489

همين سخن به تعبير ديگرى در اسد الغابة آمده است، كه امام عليه السّلام فرمود: «عهد إلى رسول اللّه أن أقاتل النّاكثين و القاسطين و المارقين». [1]

ثانيا اشاره به اين است كه هرسه گروه را درهم شكستم؛ اما اصحاب جمل تارومار شدند و خوارج نهروان متلاشى گشتند و اصحاب معاويه نيز در نبرد مغلوب شدند، اما با حيله‌اى كه عمر و عاص پيشنهاد كرد خود را از شكست كامل نجات دادند.

در ادامه اين سخن، انگشت روى رييس خوارج كه نامش حرقوص بن زهير و كنيه‌اش ذو الثدية بود، گذارده كه به طرز فجيعى در ميدان جنگ نهروان جان داد، مى‌فرمايد: «اما شيطان ردهه (اشاره به ذو الثديه رييس خوارج است كه جسم بى‌جان او بعد از جنگ نهروان در گودال آبى افتاده بود) با صاعقه‌اى كه بر او فرود آمد به گونه كه تپش قلب و لرزش سينه‌اش شنيده شد، شرّ او از من دفع گرديد»؛ (و أمّا شيطان الرّدهة [2] فقد كفيته بصعقة [3] سمعت لها وجبة [4] قلبه و رجّة [5] صدره).

در ميان شارحان نهج البلاغه درباره اين صاعقه، گفت‌وگوست؛ بعضى معتقدند كه واقعا صاعقه‌اى آسمانى رييس خوارج ذو الثديه را نابود ساخت و جسم بى‌جانش در گودال آبى افتاد ( «ردهة» به معناى گودال آب است) ولى جمعى ديگر عقيده دارند كه اين صاعقه كنايه از آن فرياد شجاعانه‌اى است كه امام عليه السّلام در آغاز جنگ از سينه بركشيد، اين فرياد گروهى را به لرزه درآورد و از جمله ذو الثديه چنان ترسيد كه قلبش از كار افتاد به‌


[1]. اسد الغابة، جلد 4، صفحه 33.

[2]. «ردهة» گودالى است كه آب باران در آن جمع مى‌شود. به اتاقها يا حياط وسيع و سالن نيز اطلاق مى‌شود.

[3]. «صعقة» در اصل از صاعقه گرفته شده كه سبب هلاكت مى‌شود. سپس به معناى هلاكت يا وحشتى كه قلب را به لرزه درمى‌آورد استعمال شده است.

[4]. «وجبة» به معناى سقوط و خفقان و از كار افتادن و ساكت شدن است. واژه «وجبة» گاه به يك وعده غذا اطلاق مى‌شود. شايد به اين دليل كه خوردن غذا باعث سكون و سكوت آدمى مى‌گردد.

[5]. «رجّة» از ريشه «رجّ» بر وزن «حج» به معناى به لرزه درآوردن است.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 7  صفحه : 489
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست