نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 359
خدا، پيشواى متعصبان و سرسلسله مستكبران شد كه اساس تعصب را بنا نهاد و با
خداوند در رداى جبروتيش به ستيز برخاست و لباس بزرگى و تكبّر بر تن نمود، و پوشش
تواضع و فروتنى را درآورد»؛ (اعترضته
الحميّة فافتخر على آدم بخلقه، و تعصّب عليه لأصله. فعدوّ اللّه إمام المتعصّبين،
و سلف المستكبرين، الّذي وضع أساس العصبيّة، و نازع اللّه رداء الجبريّة، و ادّرع [1] لباس
التّعزّز [2]، و
خلع قناع التّذلّل).
در واقع سبب اصلى مخالفت آشكار ابليس نسبت به فرمان قطعى خداوند همان تعصّب و
غرور بود كه از يك محاسبه غلط و سرچشمه گرفته از خودبينى و خودخواهى ناشى شده بود
او تنها از آفرينش آدم جنبه خاكى او را مىديد و لذا اصل خود را كه از آتش است از
او برتر مىدانست: «خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ
مِنْ طِينٍ»[3] و بخش
مهم وجود آدم را كه همان روح الهى بود «وَ
نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ»[4] به كلّى ناديده مىگرفت.
آرى! خودبينى و خودخواهى بدترين حجاب است كه انسان را از درك واضحترين حقايق
بازمىدارد. ابليس حتى در برترى آتش بر خاك نيز گرفتار خطا و اشتباه شد، زيرا خاك
منبع اصلى حيات، نمو گياهان، پرورش گلها و ميوهها و انواع بركات است در حالى كه
آتش موجود خطرناكى است كه تنها در بخشى از زندگى انسان به كار مىآيد.
به هرحال تعبير امام درباره ابليس به «عدوّ
الله» اشاره به اين است كه او تنها دشمن آدم نبود،
بلكه دشمن خالق آدم و معترض به فرمان او بود. او سنگ نخستين تعصب را بنا نهاد و
آيين استكبار و تكبّر را آغاز كرد؛ كارى كه در واقع جنگ با خدا محسوب مىشود، زيرا
عزّت و بزرگى تنها شايسته ذات پاك اوست و زيبنده بندگان تنها تواضع و فروتنى
[1]. «ادرع» از «درع» بر وزن «فكر» به
معناى پيراهن گرفته شده و گاه به معناى جامه در تن كردن نيز به كار مىرود.
[2]. «تعزّز» به معناى به خود باليدن
و خود را بزرگ و عزيز شمردن است.