نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 487
قرّعته [1]
بالحجّة في الملاء الحاضرين هبّ [2] كأنّه بهت لا يدري ما يجيبني به!).
داستان شوراى شش نفرى عمر كه در آستانه مرگش آن را ترتيب داد، بسيار پر غوغا
است و بيانگر كينهها و حسدهايى گروهى از سرشناسان صحابه نسبت به امير مؤمنان على
عليه السّلام است و نشان مىدهد چگونه براى عقب زدن امام عليه السّلام از مقامى كه
حق الهى و اجتماعى او بود توطئه كردند و حتى با لحنى طلبكارانه از آن حضرت خواستند
كه از حق خود عقب نشينى كند؛ و گر نه متهم به حريص بودن در امر خلافت خواهد شد!
شرح اين ماجرا در جلد اوّل، ذيل خطبه سوم (خطبه شقشقيّه) صفحه 368 آوردهايم.
قابل توجّه اين كه ابن ابى الحديد در شرح اين خطبه مىگويد: «شيعيان معتقدند
كه امام عليه السّلام اين سخن را در سقيفه بنى ساعده- كه براى انتخاب نخستين خليفه
تشكيل شده بود- در برابر «ابو عبيده جرّاح» بيان كرد». [3] در حالى كه ما در ميان علماى شيعه كسى را سراغ
نداريم كه چنين سخنى گفته باشد و معروف و مشهور در ميان ما اين است كه اساسا سقيفه
در غياب آن حضرت تشكيل شد.
***
امام عليه السّلام در بخش ديگرى از اين خطبه روى به درگاه خدا مىآورد و
نسبت به ظلم و ستمهايى كه به او شده، شكايت مىكند و از خدا مدد مىطلبد؛ عرضه
مىدارد: «بار خدايا!
[1] «قرّعته» از ماده «قرع» بر وزن
(فرع) به معناى كوبيدن چيزى بر چيزى است؛ به گونهاى كه صداى شديد از آن برخيزد.
اين واژه در مسائل معنوى هم به كار مىرود؛ مثلا در مورد دلايل روشن و كوبنده
استعمال مىشود؛ مانند خطبه بالا.
[2] «هبّ» از ماده «هبوب» به معناى وزش
باد و گاه به معناى هيجان زده شدن و مبهوت گشتن يا از خواب بيدار شدن نيز آمده است
و در خطبه مزبور، معناى دوم قصد شده است.