responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 6  صفحه : 316

1- محدوديت وجود يعنى آلوده بودن به «عدم»؛ زيرا اگر پاى عدم در ميان نباشد، محدوديت مفهومى نخواهد داشت. مى‌گوييم عمر فلان كس محدود است؛ يعنى عمر او سرانجام به عدم منتهى مى‌گردد و به نيستى آلوده است؛ همچنين درباره محدوديت قدرت و علم و مانند آن.

2- «وجود»، ضد «عدم» است و اگر چيزى ذاتا مقتضى وجود باشد نمى‌تواند مقتضى عدم گردد.

3- در برهان علت و معلول، اين مطلب ثابت شده كه سلسله زنجير مانند علت و معلول اين جهان بايد به يك نقطه ثابت و ازلى برسد كه آن را واجب الوجود مى‌ناميم؛ يعنى وجودش از درون ذات اوست؛ نه از بيرون؛ بنابر اين، علت نخستين جهان، ذاتا اقتضاى وجود دارد و بنابر اين نمى‌تواند به عدم آلوده گردد.

يك بار ديگر اين سه مقدمه را با دقت بخوانيد و در آن خوب بينديشيد. با توجّه به اين مقدمات، روشن مى‌شود اگر محدوديتى در ذات واجب الوجود حاصل شود بايد از بيرون وجود او باشد؛ چرا كه محدوديت، طبق مقدمات فوق به معناى آلودگى به عدم است و چيزى كه ذاتش اقتضاى هستى دارد و عين هستى است هرگز مقتضى عدم و نيستى نخواهد بود؛ پس اگر محدوديتى در او باشد بايد يك عامل بيرونى او را محدود كند و لازمه اين سخن، آن است كه او واجب الوجود نباشد؛ چون از نظر حدّ وجودى خود مخلوق ديگر و معلول ذات ديگرى است.

به عبارت ديگر، بدون شك جهان، منتهى به واجب الوجودى مى‌شود. حال اگر واجب الوجود، نامحدود باشد مشكلى در كار نيست؛ ولى اگر محدود باشد اين محدوديت، هرگز مقتضاى ذات او نيست؛ چون ذات او مقتضى وجود است؛ نه آلودگى به عدم؛ پس بايد از بيرون بر او تحميل شده باشد. مفهوم اين سخن آن است كه علتى در بيرون او وجود دارد و او معلول آن علت است؛ در اين صورت واجب الوجود نخواهد بود؛ نتيجه اين كه او وجودى است نامحدود؛ از هر نظر برهان مذكور با بيان لطيفى در روايتى از امام سجاد عليه السّلام‌

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 6  صفحه : 316
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست