نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 260
دگرگون ساخت و اين جا بود كه رقابتهاى مخرّب و دنيا پرستى لجام گسيخته دامان
گروهى را گرفت و آن گروه را غرق گناه ساخت.
از همين رو جاى تعجّب نيست كه پيشواى بزرگ و آگاهى همچون على عليه السّلام
براى دگرگون ساختن آن وضع نابسامان، داغترين خطبهها را در مذمّت دنيا و دنيا
پرستان ايراد كند؛ دست مردم را بگيرد و به اعماق تاريخ انبياى پيشين ببرد و زندگى
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و خودش را كه در نهايت سادگى و زهد بود، ارائه
دهد تا دنيا پرستان آن محيط از خواب غفلت بيدار شوند و مسير خطرناك خود را تغيير
دهند. براى نمونه در عصر عثمان- كه اموال زيادى به بيت المال اسلام رسيد و
مىبايست صرف عمران و آبادى كشورهاى اسلامى و نجات محرومان مىشد- گروهى از
خويشاوندان و اطرافيان او بر آن اموال دست انداختند و هر يك ثروت عجيبى براى خويش
فراهم ساختند كه مرحوم علّامه امينى در جلد هشتم الغدير با عنوان «الكنوز المكنّزه
ببركة الخليفة» (گنجهاى عظيمى كه به بركت خليفه به وجود آمد) بخشى از آن را با
آمار دقيق از منابع اهل سنّت نقل مىكند و عده زيادى همچون: مروان، طلحه، زبير،
سعد بن ابى وقاص، يعلى بن اميّه، عبد الرحمن بن عوف، زيد بن ثابت و كسانى ديگر را بر
مىشمرد كه هر يك آلاف و الوفى از بيت المال را تصاحب كردند.
از جمله مىنويسد: «زيد بن ثابت آن قدر شمش طلا و نقره از خود باقى گذاشت كه
ورثه او آنها را با تيشه مىشكستند و تقسيم مىكردند. يعلى بن اميه پانصد هزار
دينار از خود به ارث گذاشت و مزارع و باغات و منازل و مطالباتى نيز كه از مردم
داشت به صد هزار دينار مىرسيد (هر دينار يك مثقال طلاى مسكوك است).
و در مورد عبد الرحمن بن عوف نوشتهاند: هزار شتر و سه هزار گوسفند و يك صد
اسب و مقدار زيادى زمين زراعتى از خود به يادگار گذاشت و امثال آنها كه با مراجعه
به كتاب الغدير آمار و همچنين مدارك آن روشن مىشود. [1]