responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 6  صفحه : 249

زر و زيور آن مى‌افتم» (و لقد كان- صلّى اللّه عليه و آله و سلّم- يأكل على الأرض، و يجلس جلسة العبد، و يخصف‌ [1] بيده نعله، و يرقع‌ [2] بيده ثوبه، و يركب الحمار العاري، و يردف‌ [3] خلفه، و يكون السّتر على باب بيته فتكون فيه التّصاوير فيقول: «يا فلانة- لإحدى أزواجه- غيّبيه عنّي، فإنّي إذا نظرت إليه ذكرت الدّنيا و زخارفها»).

جمله‌ «يأكل على الأرض» (روى زمين مى‌نشست و غذا مى‌خورد) اشاره به اين است كه در آن زمان افراد نيازمند فرشى نداشتند كه بر آن بنشينند، به ناچار روى زمين مى‌نشستند؛ پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نيز همانند آن‌ها زندگى مى‌كرد.

جمله‌ «يجلس جلسة العبد؛ همچون غلامان مى‌نشست» اشاره به نشستن متواضعانه آن حضرت است؛ نه همچون متكبّران كه يك پا را بر روى ديگرى مى‌اندازند و به حال غرور مى‌نشينند. پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله غالبا دو زانو مى‌نشست كه طرز نشستن غلامان است؛ زيرا هم متواضعانه‌تر و هم آمادگى بيشترى براى برخاستن و اطاعت در آن است.

در حديثى نقل شده: «زن بد زبانى از كنار پيامبر صلّى اللّه عليه و آله گذشت؛ در حالى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله همچون غلامان نشسته بود. گفت: اى محمّد، تو همچون بندگان مى‌نشينى؟ پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «و أىّ عبد أعبد منّي؛ كدام بنده از من بنده‌تر است». [4] جمله‌ «و يكون السّتر ...» اشاره به داستانى است كه از عايشه نقل شده كه پرده‌اى پر نقش و نگار و داراى عكس موجودات ذى روح تهيه كرده بود و بر در اتاق آويخته بود.


[1] «يخصف» از ماده «خصف» (بر وزن وصف) به معناى وصله كردن و پارگى را دوختن است. اين واژه در اصل معناى ضميمه كردن چيزى به چيزى است و به همين مناسبت به دوختن كفش و لباس اطلاق شده است.

[2] «يرقع» از ماده «رقع» (بر وزن رفع) به معناى وصله كردن است.

[3] «يردف» از ماده «ردف» (بر وزن حرف) به معناى قرار گرفتن پشت سر چيزى است؛ لذا به كسى كه پشت سر ديگرى بر مركب سوار مى‌شود «رديف» مى‌گويند.

[4] اصول كافى، جلد 6، صفحه 271. (با تلخيص).

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 6  صفحه : 249
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست