نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 248
مبادا از آن لباس فاخرى براى خود تهيه كند و دنيا را قرارگاه خويش پندارد و
اميد اقامت در آن را داشته باشد؛ در نتيجه آن را از جان خود بيرون راند و از قلب
خود دور ساخت و از ديدگانش پنهان نمود (آرى،) چنين است آن كسى كه چيزى را مبغوض
مىدارد و نگاه كردن و ياد آورى آن را نيز مبغوض مىشمرد.
شرح و تفسير زندگى زاهدانه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله
در بخش گذشته اين خطبه، امام عليه السّلام به طور كلى از مقام زهد پيامبر اكرم
صلّى اللّه عليه و آله و اقتدا و تأسى به او سخن مىگفت؛ ولى در اين بخش،
مصداقهايى از آن را بيان مىفرمايد و زهد و تواضع پيامبر صلّى اللّه عليه و آله
را در خلال اعمال روزانهاش نشان مىدهد و به هفت موضوع اشاره مىكند كه نشانى
آشكار از زهد و فروتنى آن پيشواى بزرگ است؛ مىفرمايد: «پيامبر اكرم- كه درود خدا
بر او و خاندانش باد- روى زمين (بدون فرش) مىنشست و غذا مىخورد و با تواضع،
همچون بردگان مىنشست، با دست خود پارگى كشف خويش را مىدوخت و با دست خود لباسش
را وصله مىزد. بر درازگوش برهنه سوار مىشد و (حتى) كسى را پشت سر خود سوار
مىكرد. [1] پردهاى
بر در اتاق خود ديد كه در آن تصويرهايى بود. همسرش را صدا زد و فرمود: آن را از
نظرم پنهان كن كه هر زمان چشمم به آن مىافتد به ياد دنيا و
[1] از مطالعه تاريخ چنين استفاده
مىشود كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله اين كار را بارها تكرار فرمود، گاه
اسامه را پشت سر خود مىنشاند؛ گاه فضل بن عباس و گاه افراد ديگرى از دوستانش را؛
تا آنجا كه بعضى از مورّخان، عدد آنها را تا 33 نفر شماره كردهاند. (شرح نهج
البلاغه، علامه شوشترى، جلد دوّم، صفحه 437) و از نكات جالب اين كه در حديثى آمده
است:
هنگامى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از سفر باز مىگشت، كودكان مدينه به
استقبالش مىشتافتند.
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله دستور مىداد آنها را بلند كنند. بعضى را پشت
سر و بعضى را پيش روى خود سوار مىكرد و به اصحاب و يارانش نيز سفارش مىكرد كه
آنها را سوار كنند و بعد از آن، كودكان افتخار مىكردند كه بر مركب پيامبر صلّى
اللّه عليه و آله سوار شدند. (محجة البيضاء، جلد 3، صفحه 366).
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 248