responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 5  صفحه : 408

مى‌كرد و هنگامى كه با پيامبر بيعت كرد شرط كرد من در راه خدا از ملامت ملامت كنندگان پرهيز نخواهم كرد» (و بايع النّبيّ صلّى اللّه عليه و آله على أن لا تأخذه في اللّه لومة لائم و على أن يقول الحقّ و إن كان مرّا» [1].

4- سخنان بدرقه كنندگان‌

در تواريخ معروف آمده است كه علاوه بر آنچه على عليه السّلام در مقام دلدارى به ابوذر هنگام تبعيد به ربذه گفت: عقيل و امام حسن و امام حسين عليهم السّلام و عمار، هر كدام سخنى در دلدارى او گفتند «عقيل» گفت: «اى ابوذر نياز به تذكر ندارد تو ما را دوست دارى و ما هم تو را، تقواى الهى پيشه كن، كه تقوا سبب نجات است و شكيبايى داشته باش كه شكيبايى نشانه شخصيت است».

آن گاه امام حسن عليه السّلام فرمود: «عمو جان اين قوم با تو چنين رفتار ناشايستى كردند، خداوند مى‌داند و مى‌بيند ياد دنيا را به خاطر اين كه همه از آن جدا مى‌شويم از دل بيرون كن و مشكلاتى را كه در پيش دارى در جوار رحمت الهى تحمل نما و شكيبا باش تا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را ملاقات كن در حالى كه او إن شاء اللّه از تو راضى است».

پس از آن امام حسين عليه السّلام لب به سخن گشود گفت: «عمو جان! خداوند توانا است كه اين اوضاع را دگرگون سازد و هر روز در كار تازه‌اى است ... شكيبا باش چرا كه خير در شكيبايى است و شكيبايى نشانه شخصيت است».

و بعد از او عمّار چنين گفت: «اى ابوذر! خدا آنهايى كه تو را در تنهايى فرو بردند تنها گذارد و آنها كه تو را ترساندند بترساند، به خدا سوگند آنچه سبب مى‌شود كه مردم حق را نگويند، همان حب دنيا و زخارف آن است و مردم غالبا


[1] اسد الغابه، جلد 1، صفحه 301.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 5  صفحه : 408
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست