responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 4  صفحه : 559

كس كه زنده است روزيش بر او است، و آن كس كه مى‌ميرد بازگشتش به سوى اوست». (من تكلّم سمع نطقه، و من سكت علم سرّه، و من عاش فعليه رزقه، و من مات فإليه منقلبه).

آرى! او از درون و برون ما آگاه است و او در زندگى و مرگ ناظر احوال ما است؛ روزى ما بر اوست و بازگشت ما به سوى او.

اگر راستى همين ده وصفى را كه امير مؤمنان على عليه السّلام در اين جمله‌هاى كوتاه بيان كرده است، در عمق جان ما جاى گيرد و همه را باور كنيم، براى اصلاح ما كافى است. بدانيم هر چه داريم از اوست و هر چه مى‌خواهيم، بايد از او بخواهيم؛ از اسرار درون ما با خبر است و سرانجام، همه به سوى او و دادگاه عدلش باز مى‌گرديم.

امام عليه السّلام در ادامه اين سخن به ذكر پاره‌اى از صفات سلبيه خداوند مى‌پردازد و مى‌فرمايد: «چشم‌ها تو را نديده تا از تو خبر دهند؛ بلكه تو پيش از آنكه وصف كنندگانت وجود پيدا كنند، بوده‌اى!». (لم ترك‌ [1] العيون فتخبر عنك، بل كنت قبل الواصفين من خلقك).

تعبير به «لم ترك العيون» اشاره به اين است كه: تو نه مخلوق بوده‌اى و نه جسم، تا ديده شوى و بخواهند اوصاف تو را از طريق رؤيت و مشاهده بيان كنند و جمله بعد، در حقيقت به منزله علّت است؛ زيرا خداوندى كه از ازل بوده، هرگز ممكن نيست جسم باشد؛ زيرا جسم حادث است و مركز حوادث؛ بنابر اين، قابل مشاهده نيست و اگر اوصافى براى ذات پاك خداوند بيان مى‌كنيم، به حكم آن است كه عقل از طريق استدلالات به آن رسيده، يا پيامبران الهى در كتب آسمانى آن را براى ما آورده‌اند.

در ادامه سخن، به هشت وصف ديگر از اوصاف جلال- كه جنبه سلبى دارد و در واقع بى‌نيازى مطلق و شكست ناپذيرى خداوند را بازگو مى‌كند- اشاره كرده، با اين‌


[1] «لم تر» فعل و «ك» مفعول آن است و فاعل آن «العيون» مى‌باشد. يعنى: چشم‌ها تو را نمى‌بيند.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 4  صفحه : 559
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست