نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 84
اين ما هستيم
كه كه به خاطر نقصان وجودى و كمبودهاى ذاتى، گرفتار اين امور مىشويم.
حال اين سؤال
پيش مىآيد كه اگر تمام اين امور منتفى است، پس خداوند آفرينش را با چه هدفى آغاز
كرده است؟ پاسخ اين سؤال در جملههاى بعد آمده، مىفرمايد: «بلكه همه اشيا و
انسانها مخلوق او هستند و در سايه لطفش پرورش مىيابند و بندگانى خاضعاند»
(و لكن خلائق مربوبون، و عباد داخرون). [1]
آرى هدف آفرينش اين نبوده كه خداوند «سودى» كند بلكه هدف اين بوده است كه بر
بندگان «جودى» كند. تعبير «مربوبون» با توجه به اينكه از مادّه «ربّ»- كه به معناى
پرورش دادن و تكامل بخشيدن است- گرفته شده، دقيقا اشاره به همين معنا است و جمله
«عباد داخرون» (بندگان خاضعى هستند) نيز اشاره لطيف ديگرى به همين معنا مىباشد،
زيرا تكامل وجود انسانها جز از طريق بندگى خدا ممكن نيست.
بنابراين،
بندگان و مخلوقات نه تنها همتا و شبيه و ضدّ پروردگار نيستند، بلكه از فيض رحمت او
بهرهمند مىشوند و تمام سود خلقت و آفرينش به آنها باز مىگردد.
در بيان
دومين و سومين صفت اشاره به سعه وجودى خداوند كرده، مىفرمايد:
«در موجودات حلول نكرده تا گفته شود: در آنها
(محصور) است و از آنها فاصله نگرفته، تا گفته شود: از آنان جداست»
(لم يحلل فى الأشياء فيقال: هو كائن [2]،
و لم ينأ [3] عنها فيقال: هو منها بائن).
با توجّه به
اين كه ذات پاكش برتر از زمان و مكان است و محلّى براى او وجود
[1] «داخرون» از مادّه «دخور» (بر وزن حضور) به
معناى ذلّت و كوچكى است، كه گاه در امور مثبت به كار مىرود و گاه در امور منفى.
هنگامى كه بندگان خدا به عنوان «داخر» توصيف مىشوند به معناى تسليم و تواضع در
برابر حق است.
[2] در بسيارى از نسخههاى «نهج البلاغه» كه در
دست شارحان بوده است، جمله فوق به اين صورت است:
«فيقال: هو فيها كائن» و شك نيست
كه مفهوم جمله، مطابق اين نسخه روشنتر است و در نسخهاى كه در متن آمده، نيز، كلمه
«فيها» در تقدير است.
[3] «ينأ» از مادّه «نأى» (بر وزن رأى) به معناى
دور شدن است و بعضى آن را به معناى «فاصله گرفتن از چيزى و به سوى نقطه دور دستى
حركت كردن» تفسير كردهاند.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 84