نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 490
چيست! مىدانيم او بالاتر از جسم و جسمانيّت و برتر از خيال و قياس و گمان و
وهم است و از هر چه ديدهايم و خواندهايم و نوشتهايم فراتر است. او داراى علم و
قدرتى بىپايان است، امّا علم او، و قدرت او چگونه است، براى ما مشخّص نيست.
هر چه ما بخواهيم او را در فكر خود جاى دهيم و به حقيقت ذاتش برسيم مىبينيم
در فكر ما نمىگنجد و به گفته آن شاعر عرب: «هر زمان يك وجب به حقيقت ذات او نزديك
مىشويم، به اندازه يك ميل عقبنشينى مىكنيم» و غير از اين هم نمىتواند باشد،
چرا كه ما موجودى كوچك و محدوديم و او بزرگ و نامحدود.
به فرموده امام صادق عليه السّلام:
«فهذه الشّمس خلق من خلق اللّه فإن
قدرت أن تملأ عينيك منها فهو كما تقول
، اين خورشيد يكى از مخلوقات خدا است (تو نمىتوانى به آن نگاه كنى) هر گاه
توانستى كاملا به خورشيد نگاه كنى، همان است كه تو مىگويى (اشاره به اينكه در اين
صورت آفريننده خورشيد را نيز مىتوانى ببينى).» [1] در واقع مقصود امام عليه السّلام اين است كه
محدود بودن قدرت ديد و فكر و انديشه ما را، در برابر نامحدود بودن ذات پاك او مشخص
كند.
اينجا است كه بايد در پيشگاه خداوند زانو بزنيم و دست به جانب درگاه او
برداريم و همان سخنى را كه امام هادى عليه السّلام در پيشگاهش عرضه مىدارد، عرض
كنيم:
«إلهي تاهت أوهام المتوهّمين، و قصر
طرف الطّارفين، و تلاشت أوصاف الواصفين، و اضمحلّت أقاويل المبطلين عن الدّرك
لعجيب شأنك، أو الوقوع بالبلوغ إلى علوّك، فأنت في المكان الّذي لا يتناهى و لم
تقع عليك عيون بإشارة و لا عبارة، هيهات! ثمّ هيهات
، معبودا! انديشههاى دور پرواز انديشمندان، حيران شده و نگاه بينندگان كوتاه
گشته و توصيف توصيفكنندگان، متلاشى شده و سخنان