نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 478
ابّهت انسان، و دشمن كوچك است.» [1] و نيز از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مىخوانيم:
«لا يبلغ العبد صريح الإيمان حتّى يدع
المزاح و الكذب
، بنده خدا به ايمان خالص نمىرسد، مگر زمانى كه مزاح و دروغ را كنار بگذارد [2]».
روشن است كه اين دو گروه از روايات، كمترين منافاتى با يكديگر ندارند، چرا كه
گروه اوّل، از اصل مزاح سخن مىگويد و گروه دوم از افراط و بىبند و بارى در آن،
يا به تعبير ديگر: گروه اوّل ناظر به مزاحهاى سنجيده و خالى از هر گونه غرض و مرض
و آزار و كينهتوزى است و گروه دوّم، ناظر به مزاحهاى آلوده به گناه است. شاهد
اين سخن حديثى است كه از رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله نقل شده است، فرمود:
شاهد ديگر اينكه در بسيارى از روايات، «كثرت مزاح» به عنوان يك كار نكوهيده
ذكر شده است.
در حديثى از امير مؤمنان على عليه السّلام مىخوانيم:
«كثرة المزاح تذهب البهاء و توجب
الشّحناء
، كثرت مزاح وقار انسان را مىبرد و سبب عداوت و دشمنى مىشود» [4].
در بعضى از روايات تعبير به «افراط در مزاح» شده است.
از مجموع روايات بالا- كه بسيارى از آنها از على عليه السّلام نقل شده- به
خوبى مىتوان دريافت كه اگر آن حضرت گاه شوخى و مزاح مىفرموده، روى حساب و برنامه
بوده است و جزء فضايل آن حضرت محسوب مىشود كه انسانى خوشرو و خوش مجلس و داراى
جاذبه فوقالعاده اخلاقى بود، ولى دشمن كينهتوز و بىمنطق، از صفات خوب نيز
تعبيرهاى زشتى مىكند و از آن دستاويزى براى تبليغات سوء خود مىسازد و نمونه آن،
همان است كه در اين خطبه آمده است.