نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 44
كه گويى هرگز
اهل اين دنيا نبوده است، گاه يك لقمه نان يا يك جرعه آب، گلوگير مىشود و انسان را
خفه مىكند و گاه يك غذاى نامناسب انسان را مسموم كرده و از پاى درمىآورد، و اگر
حالت غفلت عمومى- كه خداوند طبق مصالحى بر انسانها مسلّط ساخته است- نبود هيچ
انسانى نمىتوانست لحظهاى آرامش داشته باشد.
امام عليه
السّلام در ششمين و آخرين دستور اين بخش از خطبه، به نكته مهمّ ديگرى اشاره كرده و
دستورات گذشته را با آن تكميل مىكند، مىفرمايد: «از كسانى باشيد كه آنها را بانگ
زدند و بيدار شدند و دانستند كه دنيا، سراى ابدى آنان نيست، لذا آن را با سراى
آخرت مبادله كردند» (و كونوا قوما صيح بهم فانتبهوا، و علموا أنّ
الدُّنيا ليست لهم بدار فاستبدلوا) [1] چه كسى
فرياد مىزند و مردم دنيا را از خواب غفلت بيدار مىكند، تا آماده كوچ كردن شوند؟
آيا همان ملكى است كه در روايت امام باقر عليه السّلام و در ديوان منسوب به امير
مؤمنان على عليه السّلام به آن اشاره شده است:
«له ملك ينادي كلّ يوم!
لدوا للموت و ابنوا للخراب!»
«او فرشتهاى دارد كه همه روز فرياد مىكند
بزاييد براى مردن! و بنا كنيد براى خراب شدن! [2]»
يا اين كه منادى همان عوامل درونى و برونى بدن انسان است كه موجب فساد و
[1] قراين موجود در خطبه فوق نشان مىدهد كه
«فاستبدلوا» به صورت فعل ماضى است درست مانند «فانتبهوا»، زيرا هر كدام از اين دو
به صورت نتيجه براى جمله قبل است. «انتباه» و بيدارى نتيجه فرياد بيدار باش است، و
«تبديل كردن دنيا به آخرت» نتيجه علم و آگاهى از موقعيت اين دو، مىباشد. ولى با
كمال تعجّب بعض از شارحان نهجالبلاغه اصرار دارند كه جمله «فاستبدلوا» به صورت
فعل امر خوانده شود كه تفاوت زيادى را در مفهوم اين جمله و جملههاى بعد ايجاد
مىكند.
[2] منهاج البراعة علّامه خويى، جلد 4، صفحه 399
(همين معنا در كلمات «قصار نهجالبلاغه» جمله 132 نيز وارد شده است آنجا كه
مىفرمايد: «انّ للَّه ملكا ينادي في كلّ يوم: لدوا للموت، و اجمعوا للفناء،
و ابنوا للخراب».)
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 44