responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 428

خداوند به او عقل داد، تا نيكى و بدى را بشناسد و زبان داد، تا پرس و جو كند و علوم خود را به ديگران منتقل نمايد و چشم داد، كه حقايق حسّى را با آن درك كند و هدف نهايى از اين سه موهبت بزرگ، اين بود كه: فرمانهاى الهى را بفهمد و از آنچه در اطراف اوست، درس عبرت بياموزد و از آنچه شايسته مقام او نيست، پرهيز كند. در واقع سه منبع مهمّ شناخت، يعنى: عقل و زبان و چشم، كه به ترتيب براى درك مطالب فكرى و نقلى و عينى و حسّى است، در اين عبارت كوتاه جمع شده و به انسان دستور داده شده است، كه آنها را در مسير سعادتش بكار گيرد.

سپس مى‌فرمايد: «اين وضع ادامه مى‌يابد، تا انسان به حدّ اعتدال و كمال برسد، و بر پاى خود بايستد، در اين هنگام سركشى كرده، مى‌گريزد و بى‌پروا در بيراهه گام مى‌نهد (به خدا و فرمانهاى او پشت مى‌كند و به هوا و هوس روى مى‌آورد)» (حتّى إذا قام اعتداله، و استوى مثاله، نفر مستكبرا، و خبط سادرا [1].

درست است كه همه انسانها چنين نيستند، ولى كلام امام عليه السّلام ناظر به اكثريتى است كه در بسيارى از جوامع، هنگامى كه توان يافتند و به قدرت رسيدند، همه چيز را به فراموشى مى‌سپارند و همچنين هشدارى است به مؤمنان فرمانبردار، كه مراقب حال خويش باشند و شكر نعمت ايمان و تقوا را بجا آورند.

در ادامه اين سخن مى‌فرمايد: «اين در حالى است كه سعى دارد به تمام هوس‌هاى خود جامه عمل بپوشاند» (ماتحا [2] في غرب‌ [3] هواه).

«و براى بدست آوردن دنيا خود را به رنج و تعب مى‌افكند، و براى لذّات آن پيوسته تلاش مى‌كند، و هر چه از خواهش‌هاى نفس در فكرش خطور مى‌كند به آن‌


[1] «سادر» از مادّه «سدر» (بر وزن هدر) به معناى حيرت و سرگردانى است.

[2] با توجّه به اينكه «ماتح» به معناى كسى است كه در بالاى چاه ايستاده و سعى دارد تا آنجا كه مى‌تواند از چاه آب بكشد

[3] «غرب» به معناى دلوهاى بزرگ است، روشن‌ترين تفسير براى جمله بالا همان است كه در بالا گفته شد و اشاره به كسانى است كه سعى دارند، هيچ يك از هوا و هوس‌هاى آنها بى‌پاسخ نماند و به تمام آرزوها و هوس‌ها برسند.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 428
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست