نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 400
آنها در به چنگ آوردن دنيا است» (فالقلوب
قاسية عن حظّها، لاهية عن رشدها، سالكة في غير مضمارها! كأنّ المعنيّ سواها، و
كأنّ الرّشد في إحراز دنياها.) در يكى از
كلمات امير مؤمنان على عليه السّلام مىخوانيم كه امام عليه السّلام در حال تشييع
جنازه بود ناگهان صدى مردى را شنيد كه بلند مىخندد، امام على عليه السّلام ناراحت
شد فرمود: «كأنّ الموت فيها على غير ناكتب، و كأنّ
الحقّ فيها على غيرنا وجب، و كأنّ الّذي نرى من الأموات سفر عمّا قليل إلينا
راجعون!، گويى مرگ در دنيا بر غير ما نوشته شده و گويى
حق در اين جهان بر غير ما واجب گشته و گويى مردگانى را كه مىبينيم مسافرانى هستند
كه به زودى به سوى ما باز مىگردند (اين چه غفلتى است كه شما را گرفته از موقعيت
خود در اين جهان بىخبريد)». [1] آرى، اگر قساوت و سنگدلى بر انسان مسلّط نشود و ابرهاى
تيره و تار غفلت، آسمان روح او را ترك گويد، يك صحنه از سرنوشت پيشينيان براى
بيدارى همه انسانها كافى است، تا چه رسد كه هر روز اين صحنهها در برابر ديدگان
ما تكرار مىشود.
قرآن مجيد درباره اين گونه افراد مىفرمايد: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ
كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ
مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ
إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا
تَعْمَلُونَ»، سپس دلهاى شما بعد از اين واقعه، سخت شد
همچون سنگ يا سختتر، چرا كه پارهاى از سنگها مىشكافند و از آن نهرها جارى
مىشود و پارهاى از آنها شكاف برمىدارند و آب از آن تراوش مىكند و پارهاى از
خوف خدا (از فراز كوه) به زير مىافتد (امّا