نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 311
بخورد و بپوشد، شعار «ألجار ثمّ الدّار» كه در اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه
و آله رسم جارى بوده، اشاره به همين نكته است.
«همدردى» و شركت عملى در غم محرومان و
مستمندان، يكى ديگر از انگيزههاى زهد است، آنجا كه اجتماع به دو گروه تقسيم شود:
«مرفّه» و «محروم»، مردان خدا در درجه اوّل مىكوشند كه وضع نابسامان مستمندان را
سامان دهند، ولى اگر امكانات اجازه نداد، سعى مىكنند به صورت محرومترين افراد
جامعه زندگى كنند، تا از رنج و آلام محرومان، بكاهند و براى آنها مقبوليت اجتماعى
به بار آورند، تا در نتيجه كسانى كه جامه كهنه در تن دارند، احساس حقارت نكنند و
آنها كه در سفره خود جز نان خشك نمىبينند، تحقير نشوند، همانگونه كه از
اميرمؤمنان على عليه السّلام درباره جامه كهنهاش سؤال كردند، فرمود:
«يخشع له القلب، و تذلّ به النّفس
، و يقتدي به المؤمنون، قلب به خاطر آن خاضع مىشود و نفس به سبب آن رام مىگردد
و مؤمنان از آن پيروى مىكنند» [1].
«آزادگى» يكى ديگر از انگيزههاى زهد
است، زيرا مىدانيم:
آنچه شيران را كند روبه مزاج
احتياج است احتياج است احتياج!
بنابراين، زهد و قناعت، از آنجا كه نيازها را كم مىكند، آدمى را از قيد اسارت
در برابر اشخاص و اشيا رها مىسازد، مىتوان گفت، گرايش انسان آگاه به زهد،
ريشهاى در «آزادمنشى» او دارد:
غلام همّت آنم كه زير چرخ كبود
ز هر چه رنگ تعلّق پذيرد آزاد است
زاهدان واقعى، هم شجاعت بيشترى دارند و هم هوشيارى و آگاهى فزونتر، از اينجاست
كه جنبشهاى آزادىبخش جهان، غالبا از كسانى سرچشمه گرفته كه روح زهد بر آنها حاكم
بوده است [2]».