نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 282
شود و شايد به همين دليل «منجّمين اسلامى» در غالب اين موارد تكيه بر احتمال
مىكردند و مىگفتند: «احتمال بروز چنين حوادثى وجود دارد.» گروه چهارم، كه حالات
كواكب و ستارگان را نشانهها و علاماتى براى حوادث آينده مىدانستند، يا اين كه
مىگفتند سنّت الهى بر اين جارى شده كه به هنگام ظهور كيفيّات فلكى و تغييرات
ستارگان، فلان حادثه در كره زمين رخ دهد بىآن كه قايل به تأثير يا الوهيّت و
ربوبيّت براى كواكب آسمان باشند، اعتقادشان موجب كفر نبود، امّا چون سخنى بدون
دليل و قولى بدون علم داشتند و بر استنباطهاى ظنّى يا وهمى تكيه مىكردند، كارشان
حرام بود، زيرا مىدانيم در اسلام هر سخنى كه بدون علم و يقين و بدون حجّت شرعيّه
از انسان صادر شود، حرام و گناه است. قرآن مجيد مىفرمايد: «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ»، از آنچه علم به آن ندارى پيروى نكن. [1]» و نيز به عنوان نكوهش مىفرمايد: «أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»؛ آيا درباره خدا چيزى مىگوييد كه نمىدانيد.» [2] در جاى ديگر
درباره گروهى از كفّار مىفرمايد: «وَ ما
لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا
يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً»، آنها هرگز به
اين سخنى كه مىگويند علم ندارند تنها از گمان (بىپايه) پيروى مىكنند و گمان،
هرگز انسان را از حقّ بىنياز نمىكند [3]».
از سوى ديگر مىدانيم علم غيب، مخصوص به خدا است، او است كه مىداند هر كسى
سرانجام به سوى كدام مسير حركت مىكند و آينده او چگونه است، در چه زمان و زمينى
از جهان چشم مىپوشد و در جوامع انسانى چه حوادثى روى مىدهد.
البتّه «اولياء اللّه» با تعليم الهى به قسمتى از اين امور آگاهى دارند، ولى
از بعضى حوادث مانند «قيام قيامت» يا «ظهور مصلح جهانى» آگاه نيستند، ولى غير از
معصومين عليهم السّلام هر كس ادّعاى علم غيب كند قابل قبول نيست، خواه اين ادّعا
از