تفسيرهاى ديگرى براى اخلاص شده است كه لازم و ملزوم يكديگر به نظر مىرسد. گاه
گفتهاند: «اخلاص» به معناى پوشيده داشتن عمل از خلايق و پاك نمودن آن است از
علايق.
و گاه گفتهاند: «اخلاص»، خارج كردن خلق است از معامله با خالق.
و گاه گفتهاند: حقيقت «اخلاص» آن است كه انسان در برابر عمل خود، پاداشى
نخواهد، نه در دنيا نه در آخرت، تنها به خاطر عشق به پروردگار اعمال خود را انجام
دهد. البته اين بالاترين درجه اخلاص است كه اميرمؤمنان عليه السّلام در حديث معروف
به آن اشاره كرده، مىفرمايد:
«إلهي ما عبدتك طمعا في جنّتك و لا
خوفا من نارك و لكن وجدتك أهلا للعبادة فعبدتك
، خداوندا! تو را به خاطر چشم داشت بهشتت عبادت نكردم و نه به خاطر ترس از
آتشت، بلكه تو را شايسته عبادت ديدم و پرستيدم!» [2] به دنبال اخلاص و عمل صالح، سخن از ذخيره كردن
و اندوختن براى «يوم القيامة» است و در واقع بالاترين و بهترين ذخيره، همان اعمال
خالص و صالح است.
از آنجا كه گاه اعمال خالص و صالحى از انسان سر مىزند، ولى گناهان بعدى سبب
حبط و نابودى آنها مىشود، دستور به اجتناب محذور و پرهيز از گناه مىدهد تا ذخاير
اعمال صالح در جاى خود محفوظ بماند.
و نيز از آنجا كه اقبال به دنيا، انسان را از ذخيره اعمال صالح باز مىدارد و
پيروى از هواى نفس، از موانع مهم راه است و آرزوهاى دور و دراز سدّ اين راه است،
در دنباله اين سخنان به رها كردن زرق و برق دنيا و مبارزه با هواى نفس و تكذيب و
پرهيز از آرزوهاى دراز، دعوت مىفرمايد.