نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 148
فرمود: آنها را نفرين كن! عرض كردم: خداوند بهتر از آنان را به من دهد و به
جاى من، شخص بدى را بر آنها مسلّط كند.
شرح و تفسير
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را در خواب ديدم!
«محمّد بن حبيب بغدادى» در كتاب
«المغتالين» از «ابو عبد الرّحمان سلمى» نقل مىكند: «در آن هنگام كه امير مؤمنان
على عليه السّلام در بستر شهادت افتاده بود، از او عيادت كردم، فرمود: نزديك بيا
(گويا امام نمىخواست صداى او را ديگران بشنوند) اين در حالى بود كه زنان گريه
مىكردند، من نزديك امام عليه السّلام آمدم، فرمود: «ديشب مىخواستم خانوادهام را
بيدار كنم كه خواب چشمانم را فراگرفت، در حالى كه نشسته بودم». سپس آنچه را در
خواب ديده و در متن سخن بالا آمده است، براى او نقل فرمود.
به هر حال، اين سخن از شدّت ناراحتى امام عليه السّلام از كارشكنىهاى گروهى
از امّت و آزارهايى كه در صحنههاى مختلف به آن حضرت دادهاند، پرده برمىدارد و
اين نخستين بار نيست كه امام عليه السّلام از مردم شكايت مىكند، بلكه در خطبههاى
متعدّدى از «نهجالبلاغه» نظير اين معنا با عبارات ديگرى ديده مىشود كه همگى
حكايت مىكند، گروهى از اصحاب آن حضرت، نه تنها مقامش را نشناختند و حرمتش را پاس
نداشتند، بلكه از انواع اذيّتها و آزارها فروگذار ننمودند.
امام (ع) در آغاز اين سخن مىفرمايد: «در حالى كه نشسته بودم، خواب چشمان مرا
فرا گرفت» ملكتني عيني و أنا جالس.
جمله ملكتني عيني (چشمم مالك من شد و بر من مسلّط گشت) كنايهاى است از خواب، زيرا چشم نخستين
عضوى است كه خواب در آن ظاهر و آشكار مىشود و به همين دليل، به صورت كنايه در
مفهوم خواب بكار مىرود.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 148