نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 140
و بدون پايه رها سازد» الذّليل و
اللّه من نصرتموه! و من رمي بكم فقد رمي بأفوق ناصل [1].
آرى، چوبه تير بدون پيكان، (همان نوك آهنينى كه تمام كارآيى تير به وسيله آن
است) ظاهرى دارد، ولى كارآيى ندارد. لشكر كوفه نيز غالبا ظاهرى داشتند، امّا به
هنگام نبرد، به خاطر روحيه پايين و پستشان قدرتى از خود نشان نمىدادند.
نكتهاى كه يادآورى آن را در اينجا لازم مىدانيم- هر چند در شرح خطبه 29 نيز
به آن اشاره كرديم- اين است كه چوبه تيرهايى كه در زمان گذشته مورد استفاده قرار
مىگرفت، از سه قسمت تشكيل يافته بود: يكى اصل چوبه تير كه معمولا از درختان تهيه
مىشد و ديگر نوك و پيكانى كه بالاى آن نصب مىكردند و معمولا از آهن تيز بود و
قسمت سوم، ته چوبه تير بود كه داراى شكافى بود كه روى «وتر» (زه كمان) تكيه مىكرد
و هنگامى كه زه را مىكشيدند و رها مىكردند، چوبه تير را با قدرت و به طور
مستقيم، به جلو مىراند.
با توجّه به اين كه «افوق» به معناى چوبه تيرى است كه ته آن شكسته باشد و
«ناصل» به معناى تيرى است كه عارى از پيكان باشد، معناى جمله بالا اين مىشود كه:
«شما همانند تيرى هستيد كه هر دو قسمت حسّاس آن، از كار افتاده باشد كه اوّلا،
نشانهگيرى با آن غير ممكن است و ثانيا، اگر به بدن دشمن برسد اثرى نخواهد داشت و
حدّاكثر همانند شلّاقى است كه بر بدن نواخته شود!» سپس به يكى ديگر از ويژگىهاى
آن جمعيّت سست و ناتوان اشاره كرده مىفرمايد: «به خدا سوگند! جمعيّت شما در ميدان
گاههاى شهر (و مجالس بزم) زياد است، ولى در سايه پرچمهاى ميدان نبرد (و عرصه رزم)
كم است!» إنّكم و اللّه
[1] در اينجا «رمى» به صورت فعل مجهول
آمده، در حالى كه در خطبه 29 كه همين تعبير در آن تكرار شده به صورت فعل معلوم
آمده است، ولى چون هر دو يك معنا را مىرساند، هر كدام در ترجمه به كار رود مانعى
ندارد.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 140