نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 130
خلاف قرآن انجام داد، كشتند و اصحاب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله اصحاب دين
خدا و شايستهترين افراد براى نظارت در امور مسلمين هستند. امّا اينكه گفتى مولاى
ما على عليه السّلام نماز نمىخواند، او نخستين كسى است كه با رسول خدا صلّى اللّه
عليه و آله نماز خواند و به او ايمان آورد و اينها را كه مىبينى با او هستند (و
همچون پروانگان گرد شمع وجود او مىگردند) همه آنها قاريان قرآن هستند، شب را به
پا مىخيزند و خدا را عبادت مىكنند، مراقب باش اشقياى مغرور، تو را در دينت فريب
ندهند!» سخنان «هاشم» جوان را منقلب كرد، صدا زد اى بنده خدا، من گمان مىكنم تو
مرد صالحى هستى (و سخنانت نور صدق و راستى دارد) آيا راه توبهاى براى من مىيابى؟
گفت: آرى به سوى خدا بازگرد، او توبه تو را مىپذيرد. جوان دست از جنگ كشيد و
برگشت، مردى از شاميان به او گفت: «اين مرد عراقى تو را فريب داد» جوان گفت: «نه
او مرا نصيحت كرد (و هدايت فرمود).» آرى ياران على عليه السّلام همچون خودش در
ميدان نبرد نيز دست از هدايت گمراهان برنمىداشتند. سعى آنها كشتن دشمن نبود، بلكه
سعيشان در هدايت آنان بود.
به هر حال «هاشم» و «عمّار» در روز «صفّين» با شجاعت و شهامت تمام، جنگيدند و
شربت شهادت را عاشقانه نوشيدند و ياران على عليه السّلام از شهادت آن دو سخت
ناراحت شدند. [1]
2- گوشهاى از زندگانى محمّد بن ابىبكر
همانگونه كه در آغاز خطبه اشاره شد «محمّد بن ابىبكر» فرزند خليفه اوّل و
مادرش «اسماء بنت عميس» است كه نخست، همسر «جعفر بن ابى طالب» شد و
[1] سفينة الجبار، مادّه «هشم» و
مصادر نهج البلاغه، جلد 2، صفحه 61 به بعد و مصادر ديگر.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 130