نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 363
تعبير به «المخالفين الجفاة»، اشاره به اين است كه مخالفت شما با من، تنها به خاطر سوء تشخيص نبود، بلكه
آميخته با نوعى جفاكارى و عصيان و گردنكشى بود.
نيز تعبير به «المنابذين العصاة» تأكيدى بر همين معنا است كه مخالفتهاى شما از روح عصيانگرى و پيمان شكنى شما
سرچشمه مىگرفت.
حضرت مىفرمايد كه: اين مخالفتها چنان پر جوش و شديد بود كه من چارهاى جز اين
نديدم كه سكوت اختيار كنم، سكوتى كه شايد در نظر بعضى به عنوان ترديد در نصايح و
پيشنهادهايم تلقّى مىشد! جمله (ضنّ الزّند بقدحه)، در اصل، به اين معنا است كه
«آتش زنه از آتش دادن بخل ورزيد»، يعنى هر چه سنگ آتش زنه را به هم زدند، جرقّهاى
نداد.
اين جمله نيز ضرب المثل است، و در مورد كسى گفته مىشود كه از روشنگرى باز
مىايستد به خاطر اين كه گوش شنوايى پيدا نمىكند.
حضرت سپس در ادامه اين سخن مىافزايد: «مثال من و شما (در مورد حكميت و
پيامدهاى شوم آن)، مانند گفتار اخو هوازن (مردى از قبيله بنى هوازن) است كه گفت:
«من در سرزمين منعرج اللّوى دستور خود را دادم، ولى شما (گوش نداديد و) اثر آن را
فردا صبح درك كرديد.» (هنگامى كه كار از كار گذشته بود و پشيمانى سودى نداشت)، فكنت انا و إيّاكم كما قال أخو هوازن:
أمرتكم أمري بمنعرج اللّوى
فلم تستبينوا النّصح إلّا ضحى الغد
منظور از «اخو هوازن»، چنانكه گفتيم- مردى از قبيله بنى هوازن است كه نام او
«دريد» بود. قصهاش چنين است كه او با برادرش عبد اللّه، به جنگ با بنى بكر بن
هوازن رفت و غنيمت بسيارى به چنگ آورد.
در راه بازگشت عبد اللّه تصميم گرفت كه يك شب در «منعرج اللوى» توقّف كند،
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 363