نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 690
شنبه و يكشنبه و دوشنبه را روزه بگيرند).
روز دوشنبه فرا رسيد، آن حضرت به بيابان رفتند و جمعيت زيادى همراه ايشان از
شهر خارج شدند، سپس امام بالاى منبر رفت و حمد و ثناى الهى بهجا آورد و عرضه
داشت: «خدايا، پروردگارا! تو حقّ ما اهل بيت را عظيم داشتى و بر همين اساس مردم به
ما توسل جستهاند، همانگونه كه تو امر كردى آنان اميد به فضل تو دارند و منتظر
احسان تواند، تو نيز بارانى نافع و فراگير، بارانى بدون تأخير و خالى از ضرر بر
آنان فرو فرست، بارانى كه پس از رسيدن آنان به خانههايشان آغاز گردد». [1]
راوى اين خبر مىگويد: به آن خدايى كه محمّد صلى الله عليه و آله را به حق
مبعوث ساخت سوگند كه پس از دعاى آن حضرت مشاهده كرديم ابرهاى متراكم در آسمان ظاهر
شدند و رعد و برق شديدى پديد آمد و مردم با سرعت بهسوى خانههايشان به راه
افتادند گويى از باران شديدى فاصله مىگرفتند.
امام عليه السلام خطاب به آنان فرمود: اين ابر مربوط به شما نيست مربوط به
فلان منطقه است. ابرها عبور كردند و گذشتند، ابر ديگرى ظاهر شد فرمود: اين ابر نيز
مربوط به شما نيست و مربوط به فلان منطقه است؛ ده بار ابرها آمدند و رفتند.
هنگامى كه ابر يازدهم ظاهر شد امام عليه السلام فرمود: اين مال شماست، شكر خدا
را بهجا آوريد و بدانيد كه اين ابر نمىبارد تا وارد خانههايتان شويد هنگامى كه
به خانهها رسيدند باران دانهدرشتى شروع به باريدن كرد بهگونهاى كه تمام ظرفها
و استخرها و بيابانها پر از آب شد و مردم همگى زمزمه مىكردند:
[1]. احتمال دارد كه امام عليه السلام
اين دعا را بعد از نماز استسقاء بهجا آورده و نيز محتمل است كه حتى بدون نماز
استسقاء اين دعاى پرمعنى را خوانده و بهسبب آن، بارانى پربركت باريده است.